نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 17 صفحه : 111
هنگامى كه اين تهمت را شنيديد، زنان و مردان
مؤمن نسبت به خودشان و افرادى كه بمنزله خودشان هستند، گمان نيكو نبردند؟! زيرا
مؤمنين همگى مانند نفس واحده هستند و در غم و شادى يكديگر شريكند و اگر محنتى براى
يكى از آنها پيش آيد براى همه آنها پيش آمده است. يعنى وظيفه مؤمن اين است كه هر
چه در باره برادر دينى خود مىشنود، از حسن ظن خود نسبت به او كم نكند و همانطورى
كه بخود حسن ظن دارد به او هم حسن ظن داشته باشد. اين خطاب به كسانى است كه وقتى
تهمت عايشه را مىشنيدند سكوت كرده، نه تصديق ميكردند و نه انكار. در حالى كه
عايشه ام المؤمنين است و همانطورى كه مؤمنين بمادر خود حسن ظن دارند، بايد بعايشه
هم حسن ظن داشته باشند. وانگهى همانطورى كه خلوت با مادر موجب سوء ظنى نميشود،
خلوت صفوان هم با عايشه- كه مادر همه مؤمنين است- نبايد موجب سوء ظنى بشود.
(وَ قالُوا هذا إِفْكٌ مُبِينٌ): و
چرا نگفتند: اين دروغ آشكارى است؟
(لَوْ لا جاءُو عَلَيْهِ بِأَرْبَعَةِ شُهَداءَ): چرا چهار شاهد نياوردند كه بر صدق مدعاى آنها گواهى دهند؟
(فَإِذْ لَمْ يَأْتُوا بِالشُّهَداءِ فَأُولئِكَ عِنْدَ اللَّهِ
هُمُ الْكاذِبُونَ): و هنگامى كه بر اثبات مدعاى خود شاهد
نياوردند، بحكم خداوند همه دروغگويند.
(وَ لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَتُهُ فِي الدُّنْيا
وَ الْآخِرَةِ لَمَسَّكُمْ فِيما أَفَضْتُمْ فِيهِ عَذابٌ عَظِيمٌ): اگر خداوند در عقوبت شما تعجيل ميكرد و شما را مهلت نميداد كه توبه
كنيد، بواسطه اينكه خود را به اين تهمت ناروا مشغول كرديد، گرفتار عذابى مىشديد
كه هرگز پايان نمىپذيرفت.
اكنون وقت عذاب آنها را بفرض عدم مهلت بيان داشته، مىفرمايد:
(إِذْ تَلَقَّوْنَهُ بِأَلْسِنَتِكُمْ وَ تَقُولُونَ بِأَفْواهِكُمْ
ما لَيْسَ لَكُمْ بِهِ عِلْمٌ): همان وقتى كه براى يكديگر
آن تهمت را نقل مىكرديد و چيزهايى مىگفتيد كه به آن علم نداشتيد.
(وَ تَحْسَبُونَهُ هَيِّناً وَ هُوَ عِنْدَ اللَّهِ عَظِيمٌ): با اينكه اين دروغ و افتراء پيش خداوند بزرگ بود، شما آن را كوچك
مىشمرديد.
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 17 صفحه : 111