responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 17  صفحه : 107

ترجمه:

آنان كه دروغ بزرگ پرداختند، گروهى از خود شمايند، اين دروغ را براى خود شر نپنداريد، بلكه خير شما است. براى هر يك از آنهاست گناهى كه كسب كرده است. آنكه معظم گناه را بر عهده گرفته، برايش عذابى بزرگ است. چرا هنگامى كه آن دروغ را شنيديد، زنان و مردان مؤمن بخود گمان نيكو نبردند و نگفتند كه اين دروغ آشكارى است؟ چرا چهار شاهد بر آن نياوردند؟ بنا بر اين هنگامى كه شاهد نياوردند، اينان در پيشگاه خدا دروغگويند. اگر فضل و رحمت خدا در دنيا و آخرت شامل حال شما نبود، در آن دروغى كه در آن خوض كرديد، عذابى بزرگ به شما مى‌رسيد. هنگامى كه به زبان‌ها مى‌آورديد و بدهان‌ها مى‌گفتيد آنچه كه شما را به آن علم نيست و آن را آسان مى‌شمرديد و حال آنكه پيش خدا بزرگ است.

قرائت:

كبر: يعقوب به كسر كاف و ديگران بضم خوانده‌اند. بنا بر اول بمعنى بزرگى و بنا بر دوم بمعنى سنگينى و وزر است.

شأن نزول:

از عايشه نقل شده است كه هر گاه پيامبر گرامى قصد سفر مى‌كرد، ميان زنان قرعه مى‌انداخت و بنام هر كه قرعه اصابت ميكرد، او را با خود مى‌برد. در يكى از سفرهاى جنگى قرعه بنام من افتاد و اين بعد از نزول آيه حجاب بود.- برخى گفته‌اند: جنگ بنى المصطلق بود- در وقت مراجعت، در نزديكى مدينه و در موقع كوچ كردن لشكر برخاستم و از سپاه دور شدم. پس از قضاء حاجت و حركت بسوى لشكر متوجه شدم كه گلو بندم پاره شده و دانه‌هايش ريخته است. برگشتم كه دانه‌هاى گلو بندم را بيابم، سپاهيان هودج خالى مرا بر شتر گذاشته و رفته بودند.

بگمان اينكه من در هودج هستم. زيرا در آن وقت زن‌ها لاغر و كم گوشت و سبك بودند. زيرا غذاى ناچيزى ميخوردند. من گردن بندم را يافتم و بمحل اول بازگشتم اما هيچكس در آنجا نيافتم. فكر كردم سپاهيان متوجه نبودن من در هودج مى‌شوند

نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 17  صفحه : 107
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست