نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 16 صفحه : 62
كرد. يا اينكه فراموش كرد كه گوساله، موجودى
است حادث و نميتواند خدا باشد.
اكنون خداوند از راه استدلال مىفرمايد:
(أَ فَلا يَرَوْنَ أَلَّا يَرْجِعُ إِلَيْهِمْ قَوْلًا): آيا بنى اسرائيل نمىدانستند كه گوساله جواب سخن ايشان را نميدهد و
شايسته خدايى نيست؟
(وَ لا يَمْلِكُ لَهُمْ ضَرًّا وَ لا نَفْعاً): و
قادر نيست كه به ايشان سود و زيانى برساند.
بديهى است كه چنين موجودى شايسته پرستش نيست.
مقاتل گويد: همين كه از وعده موسى سى و پنج روز گذشت، سامرى بنى
اسرائيل را وادار كرد كه زيورهاى عاريتى فرعونيان را جمع كنند و چون جمع كردند،
همه را ذوب كرد و به شكل گوساله درآورد. اين كار را در روزهاى سى و ششم و سى و
هفتم و سى و هشتم انجام داد. سپس در روز سى و نهم آنها را وادار به گوساله پرستى
كرد. روز چهلم موسى مراجعت كرد.
سعيد بن جبير گويد: سامرى كرمانى بود و بنى اسرائيل از او اطاعت
مىكردند.
برخى گويند: وى از جايى بود كه مردم آن گاو مىپرستيدند و او هم چنان
نسبت به گاو علاقهمند بود.
برخى گويند: او بنى اسرائيلى بود و پس از عبور از دريا به نفاق
گراييد. هنگامى كه بنى اسرائيل به موسى گفتند: براى ما نيز خدايى معين كن، چنان كه
آنها نيز خدايى داشتند، سامرى فرصت را غنيمت شمرد و گوساله را ساخت و آنها را بسوى
آن دعوت كرد.
(وَ لَقَدْ قالَ لَهُمْ هارُونُ مِنْ قَبْلُ يا قَوْمِ إِنَّما
فُتِنْتُمْ بِهِ): هارون پيش از مراجعت موسى از روى موعظه و نصيحت به آنها گفته بود
كه خداوند در پرستش بر شما سخت گرفته است. خداى يكتا را بشناسيد و او را بپرستيد و
گوساله پرستى نكنيد.
ممكن است منظور اين باشد كه: سامرى شما را بفتنه افكنده و گمراه كرده
است.