فرعون و اطرافيانش بمردم گفتند: اين دو برادر ساحرانى هستند كه
ميخواهند شما را با سحر خويش از سرزمين مصر خارج سازند.
(وَ يَذْهَبا بِطَرِيقَتِكُمُ الْمُثْلى): و
راه شما را كه بهترين و نزديكترين راه بحق است از شما بگيرند و مردم را متوجه خويش
سازند. اين معنى از امير المؤمنين على (ع) است.
برخى گفتهاند: بنى اسرائيل كه از لحاظ عدد و ثروت، اكثريت داشتند،
طريقه و وسيله زندگى مصريان بودند. مىترسيدند كه موسى و هارون بنى اسرائيل را با
خود ببرند.
برخى گويند: يعنى مىخواهند دين و آيين پسنديده شما را از شما
بگيرند.
(فَأَجْمِعُوا كَيْدَكُمْ): تمام تدبيرها و
نيرنگهاى خود را بكار اندازيد.
(ثُمَّ ائْتُوا صَفًّا): آن گاه صف بسته بيائيد تا
نظم و هيبت خود را بهتر نشان دهيد برخى گويند: منظور از صف همان «مصلى» است كه در
روز عيد جهت نماز در آنجا جمع مىشدند.
(وَ قَدْ أَفْلَحَ الْيَوْمَ مَنِ اسْتَعْلى):
امروز سعادتمند كسى است كه غلبه و برترى پيدا كند. برخى گويند: اين جمله، تتمه قول
فرعون به ساحران است و برخى گويند:
گفتار خود ساحران بيكديگر است.
(قالُوا يا مُوسى إِمَّا أَنْ تُلْقِيَ وَ إِمَّا أَنْ نَكُونَ
أَوَّلَ مَنْ أَلْقى): ساحران موسى را مخير كردند كه عصاى خود
را اول بيفكند يا بعد.
(قالَ بَلْ أَلْقُوا): موسى به ايشان گفت: شما
اول بيندازيد. منظور اين بود
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 16 صفحه : 42