نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 16 صفحه : 222
قرائت:
اهلكناها: بصريان «اهلكتها» خواندهاند.
لغت:
خاوية: خالى تعطيل: ابطال عمل مشيد: مرتفع و بقولى گچكارى شده.
مقصود:
اكنون در باره مهاجرين مىفرمايد:
(الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ
آتَوُا الزَّكاةَ): تمكين، قدرت- بخشيدن و ابزار كار را در اختيار ديگرى قرار دادن و
راهنمايى كردن بر انجام كار است يعنى ما به آنها وسائل كارها را عطا كرديم و در
زمين قدرت بخشيديم تا نماز بگزارند و حقوق واجب مالى را ادا كنند.
(وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ): و امر بمعروف و نهى از منكر كنند.
معروف حق و منكر باطل است، زيرا حق، صحتش شناخته شده و باطل ممكن
نيست كه صحتش شناخته شود. اين جمله دلالت دارد بر وجوب امر بمعروف و نهى از منكر.
زجاج گويد: اين آيه وصف كسانى است كه خدا را يارى كنند.
امام باقر ميفرمايد: مصداق اين آيه، بخدا مائيم.
(وَ لِلَّهِ عاقِبَةُ الْأُمُورِ):
عاقبت كارها بدست خداست. اين جمله نظير(إِلَى اللَّهِ
تُرْجَعُ الْأُمُورُ) است يعنى هر ملكى و حكومتى و قدرتى باطل
مىشود جز ملك و حكومت و قدرت حق و سرانجام همه امور بدست خدا مىافتد.
اكنون پيامبر خود را در برابر تكذيب كنندگان تسليت داده، مىفرمايد:
(وَ إِنْ يُكَذِّبُوكَ فَقَدْ كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَ
عادٌ وَ ثَمُودُ وَ قَوْمُ إِبْراهِيمَ وَ قَوْمُ لُوطٍ وَ أَصْحابُ مَدْيَنَ): همه اين امتها- يعنى امت نوح و عاد و ثمود و امت ابراهيم و قوم لوط
و اصحاب مدين- پيامبر خود را تكذيب كردهاند.
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 16 صفحه : 222