نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 16 صفحه : 185
(لَهُ فِي الدُّنْيا خِزْيٌ):
مبتدا و خبر و جمله خبر بعد از خبر براى «من يجادل»(
ذلِكَ بِما قَدَّمَتْ يَداكَ): ممكن است مبتدا و خبر و ممكن
است «ذلك» خبر مبتداى محذوف باشد.
مقصود:
خداوند سبحان ادله قيامت را ذكر كرد. اكنون ميفرمايد:
(ذلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُ):
آنچه در باره خلق انسان و روييدن گياهان گفته شد، بخاطر اين است كه: خداوند حق
است. پس بدانند كه فقط اوست كه سزاوار پرستش است.
(وَ أَنَّهُ يُحْيِ الْمَوْتى): و
اوست كه مردگان را زنده ميكند. زيرا كسى كه قادر بر انشاء و آفرينش خلق است، قادر
بر اعاده خلق نيز هست.
(وَ أَنَّهُ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ): و
او بر هر كارى قادر است. معدومات را موجود ميكند و موجودات را فانى مىسازد و دو
باره آنها را باز ميگرداند و قدرت او را حدى و نهايتى نيست.
(وَ أَنَّ السَّاعَةَ آتِيَةٌ لا رَيْبَ فِيها): و
بدانند كه قيامت فرا مىرسد و در باره آن شكى نيست.
(وَ أَنَّ اللَّهَ يَبْعَثُ مَنْ فِي الْقُبُورِ): و خداوند مردگان را از قبرها براى حساب و جزاء خارج مىگرداند.
زيرا دلائل گذشته، معاد را اثبات كردند.
(وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يُجادِلُ فِي اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَ لا
هُدىً وَ لا كِتابٍ مُنِيرٍ): دستهاى بدون داشتن دانش و
هدايت و كتاب روشنى بخش كه راهنماى حق باشد، در باره خداوند مجادله ميكنند. يعنى
تابع دليل عقل و سمع نيستند. بلكه از روى هوس و تقليد سخن مىگويند.
از اين آيه استفاده مىشود كه جدال با داشتن علم، خوب و بدون آن بد
است.
زيرا جدال عالمانه، انسان را به اعتقاد حق وادار ميكند و جدال غير
عالمانه باعتقاد باطل.
(ثانِيَ عِطْفِهِ): در حالى كه تكبر مىورزند.
عرب مىگويد: «ثنى فلان عطفه»
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 16 صفحه : 185