responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 16  صفحه : 181

روزى كه زلزله را مى‌بينيد، مادران شير ده- كه نميتوانند از كودك خود جدا شوند- اطفال را از ياد مى‌برند و بارداران، حمل خود را مى‌نهند و فارغ مى‌شوند.

از اينجا معلوم مى‌شود كه: زلزله در همين دنياست. زيرا شير دادن و وضع حمل كردن مربوط به زندگى اين دنياست.

و اگر مقصود از «يوم» خود قيامت باشد، مقصود اين است كه آن روز چنان سهمگين است كه اگر مادرى شير ده و باردار باشد، از شدت ترس از شير دادن غافل مى‌ماند و وضع حمل مى‌كند. اگر چه در قيامت كه همان آخرت است بار دارى و شير دادن وجود ندارد.

(وَ تَرَى النَّاسَ سُكارى‌ وَ ما هُمْ بِسُكارى‌): مى‌بينى كه مردم از شدت ترس مست هستند، اما نه مست باده. برخى گويند: يعنى چون از ترس حوادث ناگوار عقل خود را از كف داده‌اند، چنين بنظر مى‌رسد كه مست شده‌اند.

(وَ لكِنَّ عَذابَ اللَّهِ شَدِيدٌ): از سختى عذاب است كه آنها به اين حال گرفتار هستند.

(وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يُجادِلُ فِي اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ‌): در باره مشركينى است كه در باره توحيد و نفى شرك، بدون دانش و از روى جهل محض، جدال ميكردند. برخى گويند:

منظور نضر بن حارث است كه مردى سخت جدلى بود و مى‌گفت: فرشتگان دختران خدايند و قرآن افسانه‌ها و اساطير گذشتگان است و منكر قيامت مى‌شد.

(وَ يَتَّبِعُ كُلَّ شَيْطانٍ مَرِيدٍ): و از هر شيطان گمراه كننده، تبعيت مى‌كنند.

اگر اين آيه در باره نضر باشد، مقصود از شيطان، شيطان انسانى است. زيرا او از عجمها و يهود مطالبى بر ضد مسلمانان اخذ ميكرد.

(كُتِبَ عَلَيْهِ أَنَّهُ مَنْ تَوَلَّاهُ فَأَنَّهُ يُضِلُّهُ‌): از شيطانى تبعيت مى‌كند كه بر او لازم شده است كه هر كه دوستش بدارد، گمراهش كند. پس چرا انسان مطيع شيطان شود و از اطاعت كسانى كه او را به رحمت خدا دعوت مى‌كنند، خوددارى كند؟! برخى گويند: يعنى بر شيطان نوشته شده است كه هر كس اطاعتش كند، خدا گمراهش كند. و برخى گويند: يعنى بر مجادله كنندگان نوشته شده است كه هر كس‌

نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 16  صفحه : 181
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست