نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 16 صفحه : 131
اندازه دانه خردلى باشد، براى مجازات حاضر
مىكنيم و كافى است كه ما بهمه چيز عالم و حساب كننده همه چيزهاييم. بديهى است كه
حسابگر بايد عالم و حافظ باشد.
(وَ لَقَدْ آتَيْنا مُوسى وَ هارُونَ الْفُرْقانَ): بموسى و هارون تورات داديم كه ميان حق و باطل فرق مىگذاشت و حق
موسى را از باطل فرعون جدا كرد. برخى گويند:
فرقان شكافتن درياست.
(وَ ضِياءً وَ ذِكْراً لِلْمُتَّقِينَ):
تورات راه را روشن ميكرد و وسيله هدايت گم- گشتگان بود و مردم پرهيزكار از مطالب
آن اندرز مىگرفتند.
سپس در وصف متقين ميفرمايد:
(الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَيْبِ):
آنها در حال خلوت و تنهايى و در خلوتخانه دل، بدون ريا از خدا بيمناكند.
(وَ هُمْ مِنَ السَّاعَةِ مُشْفِقُونَ): و
از روز قيامت و خطرات آن مىترسند.
(وَ هذا ذِكْرٌ مُبارَكٌ أَنْزَلْناهُ):
ما اين ذكر مبارك را كه تا روز قيامت نفع مىبخشد، نازل كرديم.
برخى گويند: قرآن را مبارك ناميده است زيرا فوائد معنوى آن بسيار و
پندها و اندرزهاى آن فراوان است. چون قبلا تورات را وصف كرده بود، در اينجا قرآن
را وصف كرد.
(أَ فَأَنْتُمْ لَهُ مُنْكِرُونَ):
براى توبيخ است. يعنى چرا چنين اعجاز بزرگى را منكريد؟
نظم:
وجه اتصال قصه موسى و هارون بما قبل اين است كه قبلا وحى را شرح داده
بود. بدنبال آن بيان كرد كه نزول قرآن بر پيامبر اسلام چيز تازهاى نيست. بر موسى
و هارون هم تورات نازل شد.
برخى گويند: متصل است به(لَقَدِ
اسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِنْ قَبْلِكَ) يعنى همانطورى كه ترا
استهزاء كردند، با اينكه كتاب بر تو نازل شده است، موسى و هارون را هم استهزا
كردند، با اينكه بر آنها نيز كتاب نازل شده بود.
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 16 صفحه : 131