نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 15 صفحه : 53
(فَمَنْ شاءَ فَلْيُؤْمِنْ وَ مَنْ شاءَ
فَلْيَكْفُرْ): در اينجا آنها را تهديد كرده، گويد: هر كه
خواهد ايمان آورد و هر كه خواهد كافر شود.
(إِنَّا أَعْتَدْنا لِلظَّالِمِينَ ناراً أَحاطَ بِهِمْ سُرادِقُها): ما براى كافرانى كه بخود ظلم كردند و غير خدا را پرستيدند، آتشى
فراهم كردهايم كه سرا پردههاى آن، ايشان را محاصره كند. اين معنى از ابن عباس
است.
قتاده گويد: منظور اين است كه: پيش از رسيدن آنها به آتش، دود و شعله
آن ايشان را محاصره خواهد كرد. چنان كه در جاى ديگر مىفرمايد:( إِلى ظِلٍّ ذِي ثَلاثِ- شُعَبٍ)
(مرسلات 30: به سايهاى مىروند كه داراى سه شعبه است) ابو مسلم گويد: آتش جهنم از
هر طرف آنها را محاصره مىكند، از اين جهت است كه به خيمه تشبيه شده است.
(وَ إِنْ يَسْتَغِيثُوا يُغاثُوا بِماءٍ كَالْمُهْلِ): اگر از فرط تشنگى بفرياد در آيند و آب بخواهند، به آنها آب داده
ميشود، اما چه آبى؟! ابن مسعود مىگويد: آبى بدانها داده ميشود كه همچون مس گداخته
است. برخى گويند آبى چون ته مانده روغن زيتون به آنها داده ميشود كه وقتى سرشان را
به آن نزديك مىكنند، پوست صورت و سرشان كنده ميشود. روايتى هم به همين مضمون وارد
شده است.
ابن عباس گويد: مثل درد زيتون است. مجاهد گويد: چرك و خون است. سعيد
ابن جبير گويد: آب جوش است. ضحاك گويد: آب سياهى است. جهنم و آب آن و اهل آن و
درخت آن همه برنگ سياه هستند.
(يَشْوِي الْوُجُوهَ): آبى كه چون بصورت نزديك
شود، صورت را مىگدازد. اين نوع، پاسخ، فريادرسى نيست. لكن از آنجا كه در پاسخ
استغاثه و كمكخواهى آنهاست فريادرسى خوانده شده است.
(بِئْسَ الشَّرابُ وَ ساءَتْ مُرْتَفَقاً):
اين ماده جوشان و تنفر آور، بد آبى است و جهنم، بد تكيهگاهى است. مجاهد گويد:
يعنى جهنم براى اهل آن بد محل اجتماعى است.
ابن عباس و عطا گويند: يعنى بد منزلى است.
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 15 صفحه : 53