responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 15  صفحه : 23

قرائت:

ابن عامر «تزور» و اهل كوفه «تزاور» و ديگران «تزاور» خوانده‌اند.

قرائت «تزاور» در اصل «تتزاور» بوده و تاء در زاء ادغام شده است. قرائت دوم بنا بر حذف تاء است. ابو الحسن مى‌گويد: قرائت اول در اينجا معنى ندارد، زيرا «هو مزور عنى» يعنى: او از من دلتنگ است. شاعر گويد:

فازور من وقع القنا بلبانه‌

و شكا الى بعبرة و تحمحم‌

يعنى: اسب، از نشستن نيزه بر سينه‌اش به تنگ آمد و با اشك چشم و ناله، پيش من شكايت كرد.

ابو على مى‌گويد: اين قرائت، در اينجا نيكو و مناسب است: زيرا جرير مى‌گويد:

عسفن عن الاداعس من مهيل‌

و فى الاظعان عن طلح ازورار

يعنى: آنها از آثار خود دور شدند و در كوچ كردن‌ها، حركت از طلح است.

استعمال كلمه «ازورار» در كوچ كردن، شاهد اينست كه استعمال آن در حركت خورشيد، صحيح است.

لملئت: اهل حجاز، به تشديد و ديگران بدون تشديد خوانده‌اند. قرائت تشديد، بمعناى فراوانى است. لكن قرائت بدون تشديد را ترجيح داده‌اند. چنان كه شاعر گويد:

«فتملا بيتنا

اقطا و سمنا»

يعنى: خانه ما را پر از پنير و روغن ميكنى.

لغت:

قرض: عبور كردن. شاعر گويد:

الى ظعن يقرضن اجواز مشرف‌

شمالا و عن ايمانهن الفوارس‌

يعنى: بهودجهايى نگريستم كه از ميان «مشرف» و «فوارس» مى‌گذشتند، اولى در سمت چپ و دومى در سمت راست آنها بود. كلمه «قرض» در چيدن لباس و در قصيده نيز استعمال ميشود.

فجوة: زمينى كه وسعت دارد. فجوه خانه، وسعت آن.

نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 15  صفحه : 23
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست