نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 15 صفحه : 172
ترجمه:
ابراهيم را كه پيامبرى راستگو بود، در قرآن ياد كن. هنگامى كه به
پدرش گفت: پدر، چرا چيزى را مىپرستى كه نمىشنود و نمىبيند و ترا از هيچ چيز،
بىنياز نمىكند؟ پدر، مرا علمى نصيب گشته است كه نصيب تو نشده است. از من پيروى
كن تا ترا براه راست هدايت كنم، پدر، شيطان را پرستش نكن، زيرا شيطان خدا را معصيت
كرد. پدر، مىترسم از جانب خداوند، عذابى بتو برسد و دوست شيطان بشوى.
گفت: ابراهيم! آيا از خدايان من اعراض كردهاى؟! اگر دست برندارى،
سنگسارت مىكنم. براى مدتى دراز از من دور شو. گفت: سلام بر تو. بزودى پيش خدايم
براى تو طلب مغفرت مىكنم. خداوند نسبت بمن مهربان است. من از شما و آنچه را پرستش
مىكنيد، كنارهگيرى مىكنم و خدايم را مىخوانم و اميدوارم كه بدعاى پروردگارم،
نگونبخت نشوم. چون از آنها و بتهاى آنها كنارهگيرى كرد، به او اسحاق و يعقوب
بخشيديم و آنها را پيامبر ساختيم و آنها را از رحمت خويش، بخشش كرديم و به آنها
ذكر خيرى بلند آوازه، داديم.
قرائت:
در سوره يوسف، در باره اختلاف قراء در كلمه «يا ابت» گفتگو كردهايم.
لغت:
صديق: كسى كه بطور مبالغهآميزى در راه تصديق حق اصرار مىورزد.
الرغبة عن الشيء: اعراض از آن.
انتهاء: خوددارى.
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 15 صفحه : 172