نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 15 صفحه : 128
پنجاه ذراع بود.
(قالَ هذا رَحْمَةٌ مِنْ رَبِّي):
ذو القرنين گفت: اين سد، نعمتى است كه خداوند براى دفع شر يأجوج و مأجوج به بندگان
خود عطا كرده است.
(فَإِذا جاءَ وَعْدُ رَبِّي جَعَلَهُ دَكَّاءَ):
هر وقت نشانههاى قيامت ظهور كرد و هنگام خارج شدن ايشان فرا رسيد، خداوند اين سد
را با زمين يكسان مىسازد و اين بعد از آنى است كه عيسى دجال را بكشد.[1](
وَ كانَ وَعْدُ رَبِّي حَقًّا): وعده خداوند حق است و
خداوند خلف وعده نمىكند.
[1] ظاهراً تفسير آيه بظهور نشانههاى قيامت و كشته شدن دجال و
... چندان كامل و صحيح نباشد، زيرا با توجه به اينكه امروز تمام مردم جهان با هم
در ارتباط هستند و هر كجا سدى و اثرى از قديم بوده، كشف شده و مورد تحقيق قرار
گرفته است، معلوم است كه قومى بنام يأجوج و مأجوج نشناخته و در پشت ديوار پولادين
ذو القرنين باقى نمانده است. بخصوص كه برخى از محققين يأجوج و مأجوج را همان قوم
مغول دانسته و جاى سد ذو القرنين را در شمال ايران و آذربايجان تعيين كردهاند.
بنا بر اين مقصود ذو القرنين اين است كه هر گاه وعده خداوند فرا برسد، اين سد از
بين مىرود و باز هم قوم يأجوج و مأجوج از اينجا مىگذرند.
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 15 صفحه : 128