نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 14 صفحه : 96
و شماره سالها و حساب را بدانيد و هر چيزى
را بطور كامل تفصيل دادهايم.
لغت:
مبصرة: درخشان و روشنى بخش. ابو عمرو گويد: مقصود اين است كه نور روز
وسيله ديدن است. چنان كه مىگويند: «ليل نائم» يعنى شبى كه وسيله خواب مردم است و
«سرّ كاتم» يعنى رازى كه مردم آن را كتمان كنند.
كسايى گويد: «ابصر النهار» يعنى: روز، روشن است. برخى گويند: «مبصرة»
يعنى: چيزى كه در وقت آن مردم مىبينند. مثل «رجل مخبث» يعنى: مردى كه اهلش خبيث و
«رجل مضعف» يعنى: مردى كه اهل او ضعيف است.
يدع: اين كلمه در معنى داراى واو است، لكن واو آن را نمىنويسند.
اعراب:
(أَنَّ لَهُمْ أَجْراً كَبِيراً):
به تقدير: «بأن لهم اجراً كبيرا» است.
(وَ أَنَّ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ ...):
عطف بر( أَنَّ لَهُمْ أَجْراً ...) اگر «ان» را بنا بر
استيناف به كسر بخوانيم جايز است، لكن قرائت نشده.
اعتدنا: در اصل «اعددنا» است، كه دال تبديل به تاء شده تا تضعيف
نشود.
(كُلَّ شَيْءٍ): منصوب به فعل مقدر كه
بوسيله «فصلناه» تفسير شده است.
مقصود:
(إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ): اين قرآن مردم را بديانت و طريقتى هدايت مىكند كه راستترين راهها
و ديانتهاست. از لحاظ استعمال، گفته مىشود:
«هداه الطريق و للطريق و الى الطريق».
برخى گويند: يعنى: بسوى كلمهاى هدايت مىكند كه معتدلترين و
صحيحترين كلمات است، يعنى: كلمه توحيد.
برخى گويند: يعنى بسوى حالتى هدايت مىكند كه معتدلترين حالات است.
يعنى: توحيد و ايمان به خدا و پيامبران و عمل نيكو. اين معنى از زجاج
است.