نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 14 صفحه : 61
امن و آرامش بودند و روزى فراوان، از هر جا
براى آنها مىآمد و كفران نعمتهاى خدا كردند و خداوند بواسطه كردارشان، بر آنها
لباس گرسنگى و ترس پوشانيد.
پيامبرى از خودشان نزد آنها آمد و آنها وى را تكذيب كردند و در حالى
كه ستمكار بودند، عذاب، گريبانگيرشان شد. از آنچه خداوند روزى شما كرده است،
بخوريد كه حلال و پاكيزه است و شكر نعمت خدا را بجا آوريد، اگر او را مىپرستيد.
همانا مردار و خون و گوشت خوك و آنچه نام غير خدا بر آن ياد شده بر شما حرام كرده
است و هر كه ناچار شود، در حالى كه زيادهروى و تجاوز نكند، خداوند آمرزگار و رحيم
است.
قرائت:
و الخوف: عباس بن فضل بنقل از ابى عمرو اين كلمه را به نصب و ديگران
به جر خواندهاند: نصب آن بنا بر اين است كه عطف بر لباس الجوع و جر آن بنا بر اين
است كه عطف بر «الجزع» باشد و همين اولى است.
لغت:
انعم: جمع «نعمة» مثل «شده و اشد» برخى گويند: جمع «نعم» است مثل
«عفن و اغصن». برخى گويند: مفرد آن «نعماء» است. مثل «بأساء و ابؤس» اذاقها
اللَّه: معناى حقيقى آن «خداوند قريه را چشانيد» است. لكن در اينجا معناى استعارى
آن مراد است. يعنى پوشانيد آن را. مثل «اركب هذا الفرس و ذقه» يعنى: اين اسب را
سوار شو و او را بيازماى. شاعر گويد:
فذاق فاعطته من اللين جانباً
كفى و لها ان يغرق السهم حاجز
يعنى: كمان را آزمود. اين كمان به اندازه كافى در اختيار بود و تير
را به شدت رها مىكرد.
ديگرى گويد:
و ان اللَّه ذاق حلوم قيس
فلما رأى خفتها قلاها
خداوند بردباريهاى طايفه قيس را آزمود و چون بىحلمى آنها را مشاهده
كرد، آنها را طرد كرد.
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 14 صفحه : 61