در اين وقت، نور اسلام در دل من تابيدن گرفت و نزد عمويش ابو طالب
رفتم و او را از اين جريان با خبر ساختم. وى گفت:
- اى آل قريش، از محمد 6 پيروى كنيد، تا رستگار شويد، زيرا او شما
را به اخلاق پسنديده امر مىكند.
سپس نزد وليد بن مغيره رفتم و آيه را براى او خواندم. وى گفت:
- اگر اين سخن را محمد 6 گفته است، سخن خوبى است و اگر خداى او هم
گفته است، سخن خوبى است.
از اينرو خداوند، اين آيه را نازل كرد:(
أَ فَرَأَيْتَ الَّذِي تَوَلَّى وَ أَعْطى قَلِيلًا وَ أَكْدى) (نجم 34: آيا ديدى كسى را كه اعراض كرد و كم بخشيد و بر خلاف گفتار
خود عمل كرد).
عكرمه گويد: پيامبر اين آيه را بر وليد بن مغيره قرائت كرد. وى گفت:
- برادر زاده، اعاده كن.
پيامبر اعاده كرد.
وليد گفت:
- «ان له لحلاوة و ان عليه لطلاوة و ان اعلاه لمثمر و ان أسفله لمغدق
و ما هو قول البشر!» يعنى: اين سخن شيرين و زيباست، درختى تنومند است كه تنه آن
نيرومند و شاخ و برگ آن پر ثمر است. اين نه سخن بشر است!
نظم آيات:
وجه اتصال( وَ نَزَّلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ
تِبْياناً ...) به سابق اين است كه: چون بيان كرد كه پيامبران در روز قيامت گواه
امت خويشند، بدنبال آن بيان كرد كه خداوند همه را مكلف ساخته و عذر آنها را با
فرستادن قرآن و مطالب عالى آن برانداخته است و هر كس كيفر ببيند، بواسطه كردار
خودش هست، همه اينها در شهادت، داخل است.
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 14 صفحه : 36