نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 14 صفحه : 222
كه او را بكشد، سحر نكنيد، ربا نخوريد، نسبت
ناروا بزنهاى پاكدامن ندهيد و در روز جنگ، از ميدان جنگ فرار نكنيد. ولى وظيفه شما
يهوديان است كه در روز شنبه، تجاوز نكنيد و حكم خدا را در مورد آن روز، زير پا
نگذاريد.
يهودى دست پيامبر را بوسه زد و گفت:
- گواهى مىدهم كه تو فرستاده خدا هستى.
(فَسْئَلْ بَنِي إِسْرائِيلَ إِذْ جاءَهُمْ):
در اينجا به پيامبر دستور مىدهد كه از بنى اسرائيل سؤال كند، تا بهتر بتواند در
آنها نفوذ كند و منطق خود را بر كرسى بنشاند.
برخى گويند: يعنى اى شنونده، در باره بنى اسرائيل هر چه مىخواهى
بپرس، زيرا خداوند از حال آنها خبر داده و نيازى نيست كه به اهل كتاب رجوع شود.
حسن گويد: معناى سؤال اين است كه انسان در قرآن بنگرد و اخبار بنى
اسرائيل را بدست آورد.
در روايت است كه: ابن عباس قرائت مىكرد: «فسال بنى اسرائيل» يعنى:
موسى از فرعون خواست كه بنى اسرائيل را با وى بفرستد.
(فَقالَ لَهُ فِرْعَوْنُ إِنِّي لَأَظُنُّكَ يا مُوسى مَسْحُوراً): ولى هنگامى كه موسى نزد فرعونيان آمد، فرعون به او گفت: چنين گمان
مىكنم كه تو داراى سحر هستى، زيرا كارهاى عجيبى كه از تو سر زده، حاكى از ساحرى
توست.
برخى گويند: يعنى به گمان من تو ساحرى (اسم مفعول بجاى اسم فاعل بكار
رفته است) برخى گويند: يعنى تو سحر كردهاى، زيرا دلگرمى تو به سحر است و سحر خود
را دليل درستى مدعاى خود به حساب آوردهاى.
ابن عباس گويد: يعنى: اى موسى تو جادو شدهاى.
(قالَ لَقَدْ عَلِمْتَ ما أَنْزَلَ هؤُلاءِ إِلَّا رَبُّ
السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ بَصائِرَ): موسى گفت:
تو خوب مىدانى كه اين معجزات را خداوند متعال فرستاده است تا براى
مردم دلائلى روشن باشد و بوسيله آنها دين خود را بشناسند.
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 14 صفحه : 222