responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 14  صفحه : 209

فرمود:

- مرا در اينكار اختيارى نيست. اگر خداوند مصلحت بداند، انجام مى‌دهد.

يكى از آنها گفت:

- ما ايمان نمى‌آوريم، مگر اينكه خداوند و فرشتگان را بياورى تا ضامن صدق گفتار تو باشند.

پيامبر برخاست. پسر عمه‌اش عبد اللَّه بن اميه مخزومى نيز برخاسته، گفت:

- محمد، بخدا، من هرگز بتو ايمان نمى‌آورم، مگر اينكه نردبانى نصب كنى و در برابر من، به آسمان بروى و گروهى از فرشتگان را همراه خود بياورى كه ترا تصديق كنند و كتابى همراه داشته باشى كه گواه تو باشد.

ابو جهل گفت:

- او براى قبول هيچ يك از اين پيشنهادها حاضر نيست. من با خداوند عهد مى كنم كه هر گاه به سجده رفت، سنگى بر سرش بكوبم.

پيامبر بر اثر ديدن اين صحنه و شنيدن اين سخنان با دلى افسرده، بازگشت. اين آيات را خداوند، بهمين مناسبت نازل فرمود.

مقصود:

قبلا در باره اعجاز قرآن سخن گفت. اينك مى‌گويد: آنها جز كفر و سركشى، چيزى نمى‌پذيرند و معجزاتى مى‌خواهند كه نبايد بخواهند. مى‌فرمايد:

(وَ قالُوا لَنْ نُؤْمِنَ لَكَ حَتَّى تَفْجُرَ لَنا مِنَ الْأَرْضِ يَنْبُوعاً): گفتند: ما نبوت و رسالت ترا تصديق نمى‌كنيم، جز اينكه زمين مكه را- كه كم آب است- بشكافى و براى ما چشمه‌اى ظاهر كنى كه از آن آب بجوشد.

(أَوْ تَكُونَ لَكَ جَنَّةٌ مِنْ نَخِيلٍ وَ عِنَبٍ فَتُفَجِّرَ الْأَنْهارَ خِلالَها تَفْجِيراً): يا اينكه ترا باغى باشد، پوشيده از درختان خورما و انگور، و در ميان آنها نهرها را بجريان آورى تا آب در زير درختها گردش كند.

(أَوْ تُسْقِطَ السَّماءَ كَما زَعَمْتَ عَلَيْنا كِسَفاً): ابن عباس و مجاهد و قتاده گويند: يعنى‌

نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 14  صفحه : 209
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست