نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 14 صفحه : 200
براى مردم، در اين قرآن از هر مثلى
آوردهايم، ولى بيشتر مردم، جز انكار و مخالفت، كارى نكردند.
لغت:
ظهير: پشتيبان و ياور.
تصريف: گردانيدن چيزى به اطراف. تصريف سخن اين است كه بوسيله آن
معانى مختلف، خواسته شود.
اعراب:
(إِلَّا رَحْمَةً مِنْ رَبِّكَ):
استثناى منقطع. يعنى: «و لكن اللَّه تعالى رحمك فاثبت ذلك فى قلبك ...»[1] لا يأتون: اين فعل مرفوع است، زيرا
هر گاه شرط و قسم، هر دو در كلام باشند، غلبه با قسم است و جواب براى قسم آورده
مىشود. يعنى: «و اللَّه لا يأتون بمثله» شاعر گويد:
لئن عادلى عبد العزيز بمثلها
و امكننى منها اذاً لا اقبلها
يعنى: اگر عبد العزيز، مثل آن را بمن باز گرداند و بدان دست يابم
بخدا صرف نظر نخواهم كرد. يعنى: «و اللَّه لا اقيلها».
مقصود:
اكنون به پيامبر خود مىفرمايد:
(وَ يَسْئَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي): اى محمد، از تو در باره روح سؤال مىكنند. اختلاف است كه آيا مقصود
از اين روح، چيست؟ اقوالى در اين باره وجود دارد:
1- ابن مسعود و ابن عباس و جماعتى گويند: آنها از روحى كه در بدن
انسان است،
[1]- ممكن است استثناى متصل و مستثنى منه محذوف باشد. يعنى: اين
نعمتها بتو اختصاص نيافت، مگر بخاطر رحمت پروردگارت. ممكن است استثناى متصل از
جمله لا تَجِدُ لَكَ بِهِ ... باشد. يعنى: براى خويش در باره آن، جز رحمت
پروردگارت، مدافعى نخواهى يافت.
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 14 صفحه : 200