responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 14  صفحه : 167

وى را جز اندكى مهار خواهم كرد. گفت: برو. هر كس از آنها پيروى تو كند، سزاى شما جهنم است كه سزاى تمام است. هر كس از آنها را كه توانى بصداى خود گمراه كن و سواره نظام و پياده نظام خود را بر آنها بسيج كن و در اموال و اولادشان شريك باش. و شيطان جز وعده فريب، به آنها نمى‌دهد. ترا بر بندگان من تسلطى نيست.

همين بس كه پروردگارت نگهبان است.

قرائت:

رجلك: حفص اين كلمه را به كسر جيم و ديگران به سكون خوانده‌اند هر گاه به سكون جيم خوانده شود، جمع راجل است. مثل: راكب و ركب، صاحب و صحب، تاجر و تجر. اما اگر به كسر جيم بخوانيم، صفت و به معناى راجل (يعنى پياده) است، شاعر گويد:

اما اقاتل عن دينى على فرس‌

و لا كذا رجلا الا باصحاب‌

يعنى: آيا براى دينم، سواره و پياده، جز همراه اصحابم نمى‌جنگم؟ در شعر زير «رجل» بكار رفته است:

هم ضربوا عن فرجها بكتيبة

كبيضاء حرس فى جوانبها الرجل‌

يعنى: آنها با لشكرى شبيه كوه حرس كه اطراف آن را پيادگانى محاصره كرده باشند، از مرز آن گذشتند.

لغت:

احتناك: از بيخ و بن كندن و همه را فرا گرفتن. «احتنك الجراد الزرع» يعنى:

ملخ، همه مزرعه را خورد. شاعر گويد:

اشكو اليك سنة قد اجحفت‌

جهد الى جهد بنا و اضعفت‌

و احتنكت اموالنا و جلفت يعنى: پيش تو از سالى شكايت مى‌كنم كه بما سختگيرى و اجحاف كرد و اموال ما را بكلى از بين برد.

موفور: كامل شده. زهير گويد:

نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 14  صفحه : 167
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست