responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 13  صفحه : 45

احتمال: بدوش كشيدن بار.

زبد: كف آب و چيزهاى ديگر.

جفاء: خشكيدن و فرو نشستن كف. فراء گويد: هر چه كه اجراى آن بهم ضميمه شود مصدر آن بر وزن فعال آيد. مثل «جفاء، حطام، قماش، غثاء».

ايقاد: افكندن هيزم در آتش.

متاع: وسيله تمتع.

مكث: ماندن در جايى.

اعراب:

(فِي النَّارِ): برخى گفته‌اند: حال و متعلق بمحذوف است و صاحب حال ضمير «عليه» است.

(ابْتِغاءَ حِلْيَةٍ): حال به تأويل: «مبتغين حلية».

(زَبَدٌ مِثْلُهُ‌): «زبد» مبتدا و «مثله» صفت و(مِمَّا يُوقِدُونَ عَلَيْهِ ...) خبر مقدم.

جفاء: حال و تأويل «يذهب على هذه الحالة». شاعر گويد:

اذا اكلت سمكاً و فرضاً

ذهبت طولا و ذهبت عرضاً

يعنى هنگامى كه ماهى و خورما خورم، فربه خواهم شد (در اين بيت «طولا و عرضاً» حال است).

مقصود:

هم اكنون خداوند متعال، براى حق و باطل، دو مثل مى‌زند:

1- آب و كفى كه بر روى آن ظاهر ميشود. حق را تشبيه به آب و باطل را- كه دوام ندارد- به كف تشبيه ميكند.

2- طلا و نقره‌اى كه در آتش ذوب ميشود و كف سياهى كه بر روى آب ظاهر ميگردد. حق بطلا و نقره خالص و باطل بكف روى آن مانند است. مى‌فرمايد:

(أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَسالَتْ أَوْدِيَةٌ بِقَدَرِها): خداوند از آسمان بارانى فرستاد و نهرها از آب باران، به اندازه ظرفيت خود، جارى شدند. بديهى است كه رود-

نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 13  صفحه : 45
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست