نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 13 صفحه : 32
استجابت: اجابت، با اين فرق كه در استجابت
معناى خواستن نيز هست.
چنان كه شاعر گويد: «فلم يستجبه عند ذاك مجيب» يعنى كسى او را اجابت
نكرد.
ظلال: سايهها، جمع ظل.
آصال: جمع «اصل» و «اصل» جمع «اصيل» و از «اصل» گرفته شده است گويا
عصر را اصل و سر آغاز شب پنداشتهاند. از بعد از ظهر تا مغرب «اصيل» گفته ميشود.
گاهى هم جمع اصيل «اصائل» بسته ميشود. ابو ذؤيب گويد:
لعمرى لانت البيت اكرم اهله
و اقعد فى افنائه بالاصائل
يعنى: بجان خودم سوگند، كه تو گرامىترين افرادى هستى كه بيشتر از
همه اهل خانه بوقت عصر در جلوى خانه مىنشينى
اعراب:
(خَوْفاً وَ طَمَعاً:) در اينجا مفعول لاجله نيست،
زيرا بايد فاعل آن با فاعل فعل يكى باشد و اين با توجه به اينكه فاعل فعل خداوند
است، صحيح نيست. در آيه(يَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفاً وَ
طَمَعاً ...) (سجده 16: خدا را از روى بيم و اميد مىخوانند) مانعى نيست كه(خَوْفاً وَ طَمَعاً) مفعول لاجله است. مناسب اين
است كه در محل بحث، مصدرها به معناى صفت و حال باشند.
(وَ هُمْ يُجادِلُونَ فِي اللَّهِ:)
ممكن است اين واو، حاليه باشد يعنى: در حال جدالشان. در تفسير وارد شده است كه
شخصى در باره خداوند با پيامبر به جدال پرداخت و پرسيد: خداى تو از چيست؟ از مس،
از آهن، از لؤلؤ، از ياقوت، از طلا يا نقره؟! در اين وقت خداوند صاعقهاى بر او
فرستاد كه جمجمهاش را درهم كوبيد. ممكن است جمله، پس از بيان اوصافى كه دلالت بر
توحيد و قدرت حق دارند، مستقل باشد.
(كَباسِطِ كَفَّيْهِ:) كاف متعلق است به صفت مصدر
محذوف. يعنى: «استجابة كائنة كاستجابة باسط ...» و اگر كاف را اسم محض بگيريم،
تقدير آن چنين است: «الا استجابة مثل استجابة».
(لِيَبْلُغَ فاهُ:) لام متعلق است به باسط.
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 13 صفحه : 32