نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 13 صفحه : 232
مشاجره هم از همين اصل است. يعنى: داخل شدن
و درهم آميختن سخنان افراد.
ازهرى گويد: شجر، هر چيزى است كه از زمين برويد.
تسيمون: از اسامه، يعنى چرانيدن شتر و رها كردن آن براى چرا. شاعر
گويد:
و اسكن ما سكنت ببطن واد
و اظعن ان ظعنت فلا اسيم
يعنى: در دل وادى ساكن مىشوم و اگر كوچ كنم، ديگر حيوانات را
نمىچرانم.
در حديث است كه:
«لا سوم قبل طلوع الشمس»
برخى گفتهاند: «سوم» در معامله، از همان اصل چرانيدن، گرفته شده
است، از اينرو بعضى گفتهاند: مقصود اين است كه گوسفندان را پيش از طلوع خورشيد،
نبايد بچرا برد، تا پراكنده نشوند و برخى گفتهاند: يعنى بيع، قبل از طلوع خورشيد،
ناپسنديده است، زيرا مشترى به عيب آن توجه نمىكند و دچار اشتباه و ضرر مىشود.
ذرأ: آشكار كردن چيزى از راه ايجاد آن اين كلمه با «انشأ و فطر» هم
معنى است.
اعراب:
(الْخَيْلَ وَ الْبِغالَ وَ الْحَمِيرَ):
منصوب به «خَلَقَ» مقدر.
زينة: مفعول له. يعنى «خلقها زينة» ما ذرأ: «ما» موصول و محلا منصوب
است. يعنى «خلق ما ذرأ لكم». برخى گفتهاند:
محلا مجرور و عطف است بر «فى ذلك» مختلفاً: حال الوانه: فاعل
«مختلفاً»
مقصود:
در آيات پيش، در پيرامون نعمتهاى خود سخن گفت: اكنون بدنبال همان
مطالب، مىفرمايد:
(وَ الْخَيْلَ وَ الْبِغالَ وَ الْحَمِيرَ لِتَرْكَبُوها): خداوند اسبان و قاطرها و الاغها را آفريد، براى اينكه بر آنها سوار
شويد و كارهاى خود را انجام دهيد.
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 13 صفحه : 232