نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 13 صفحه : 218
او در وصف كره خرها و مادرشان گويد: آنها
مثل جعبه تير و مادرشان مثل كسى است كه با تيرها بازى و آنها را آشكار مىكند.
كلمه «صديع» يعنى صبح، شاعر گويد:
«كأن بياض غرته الصديع» يعنى: سفيدى پيشانى آن شير، به روشنى صبح
مىماند.
اعراب:
(فَاصْدَعْ بِما تُؤْمَرُ): اگر «ما» موصوله
باشد، عايد آن محذوف است. اگر «ما» مصدريه باشد، به تقدير: «فاصدع بالامر» است و
به عايد، نيازى نيست. يونس نحوى از رؤبه، نقل كرده است كه: فصيحترين تعبيرات
قرآنى همين است.
مقصود:
بدنبال بيان كفر ايشان نسبت به قرآن و تفرقه آن، مىفرمايد: آنها
كيفر اين كردار زشت را خواهند ديد و مؤاخذه خواهند شد.
(فَوَ رَبِّكَ لَنَسْئَلَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ): اى
محمد، سوگند به پروردگارت، ما از آنان سؤال خواهيم كرد و منظورمان از اين سؤال،
توبيخ و سركوفت آنهاست. يعنى به آنها گوييم: چرا معصيت كرديد؟ حجت شما چه بود؟
بدين ترتيب رسوا و مفتضح خواهند شد. در اين آيه، خداوند سوگند به خودش را ياد كرد
و خود را بعنوان پروردگار محمد، معرفى نمود، تا عظمت مقام وى را بر مردم ثابت كند.
(عَمَّا كانُوا يَعْمَلُونَ): سفيان بن عيينه
گويد: يعنى از كردارشان سؤال مىكنيم.
كلبى گويد: يعنى از «لا اله الا اللَّه» و ايمان به پيامبران سؤال
مىكنيم. ابو العاليه گويد:
يعنى از آنها مىپرسيم كه چه پرستيدند و چه جواب پيامبران دادند؟
(فَاصْدَعْ بِما تُؤْمَرُ): ابن عباس و ابن
جريح و مجاهد و ابن زيد گويند: يعنى بدون ترس و بيم، امر خدا را آشكار كن. جبائى و
اخفش گويند: يعنى ميان حق و باطل جدايى افكن. زجاج گويد: يعنى هر چه به آن امر
شدهاى، ظاهر گردان. وى گويد:
«صدع» جدا كردن قسمتهاى شىء از قسمتهاى ديگر آن است.
(وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ): و
پيش از اينكه مأموريت جنگى پيدا كنى، با مشركين خصومت نكن. ابو مسلم گويد: يعنى از
آنها نترس و به آنها توجهى نكن.
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 13 صفحه : 218