نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 13 صفحه : 202
شب، با خانوادهات از شهر بيرون برويد و
مراقب آنها باش و هيچ يك از شما به شهر التفات نكند و به جايى كه مأموريد، برويد.
اين خبر را به لوط اعلام كرديم كه: بامدادان آخرين افراد اين قوم، هلاك خواهند شد.
اهل شهر، در حالى كه يكديگر را نويد مىدادند، بخانه لوط شتافتند. لوط گفت: اينان
مهمان منند، مرا رسوا نكنيد و از خدا بترسيد و مرا خوار نسازيد. گفتند: آيا ترا از
پناه دادن مردم، نهى نكرديم؟
گفت: اينان دختران منند، اگر بازدواج تمايلى داريد. بجان تو سوگند،
آنها در مستى خود، سرگردانند.
لغت:
اسراء: شب روى. «سرى يسرى سرى و اسرى يسرى اسراء» داراى يك معنى
هستند. امرء القيس گويد:
سريت بهم حتى تكل مطيهم
و حتى الجياد ما يقدن بارسان
يعنى: آنها را به شب بردم تا مركبهاى ايشان خسته شد و مركبهاى نيكو
را با بندها مىكشيدند.
قطع: گويا اين كلمه، جمع قطعه است.
اتباع: پيروى و اقتدا. ضد آن ابتداع است.
ادبار: جمع دبر، يعنى پشت سر. چنان كه قبل يعنى پيشرو. گاهى اين دو
كلمه را بمعناى فرج بكار مىبرند.
دابر: اصل. بقول بعضى يعنى: آخر عمر: عمر. لكن در مورد قسم فقط عمر
بكار مىرود. بيشتر قسم را بصورت «لعمرى و لعمرك» بكار مىبرند.
اعراب:
(أَنَّ دابِرَ هؤُلاءِ): در محل نصب و بدل از «ذلك
الامر» كه تفسير آن است.
ممكن است حرف جر از آن حذف شده باشد.
مصبحين: حال يستبشرون: حال
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 13 صفحه : 202