نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 13 صفحه : 184
است كه آنها را جن مىگويند و آنها از ميان
فرشتگان از آن آتش مخصوص آفريده شدهاند و جنيانى كه در قرآن از آنها ياد شده، از
شعله آتش خلق شدهاند. ابو مسلم گويد:
سموم يعنى: آتش شعلهور.
اين آيه، اشاره است به اينكه: فضيلت انسان به اصلش نيست، بلكه بدين و
علم و عمل صالح است. اصل آدم، از خاك است. خاك را خداوند، گل كرد. آن گاه گل را
رها كرد تا ديگرگون و سست شد. سپس مدتى آن را گذارد تا خشكيد. اين مراحل را در
قرآن بيان كرده است:(خَلَقَكُمْ مِنْ تُرابٍ) (غافر 67)(وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِينٍ) (اعراف 12)(مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ) و(مِنْ صَلْصالٍ) ميان اين سخنان تناقضى
نيست، زيرا نظر بمراحل مختلف، دارد.
(إِنِّي خالِقٌ بَشَراً): بزودى بشرى خلق مىكنم.
آدم را بشر ناميد، زيرا بر خلاف حيوانات، داراى مو و پشم نيست و بشره او ظاهر است.
(مِنْ صَلْصالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ):
در باره معناى آن گفتگو كردهايم.
(فَإِذا سَوَّيْتُهُ): همين كه خلقتش تمام و كامل
شد. برخى گويند: يعنى هنگامى كه: صورتش متعادل شد.
(وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي):
نفخ، دميدن در چيزى است. هنگامى كه خداوند، روح را در بدن آدم وارد ساخت، در
حقيقت، روح را در آن دميد. در اينجا روح آدم را اضافه به خودش مىكند، براى اينكه
مقام آدم را بالا ببرد.
(فَقَعُوا لَهُ ساجِدِينَ): وقتى كه خلقت آدم
تمام شد و روحم را در آن نفخ كردم، در برابرش سجده كنيد. كلبى گويد: يعنى در
برابرش به سجده بيفتيد.
(فَسَجَدَ الْمَلائِكَةُ كُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ): سيبويه مىگويد: در اينجا دو تأكيد در كلام آمده است. مبرد گويد:
از كلمه «اجمعون» بر مىآيد كه آنها در سجود، اجتماع كردهاند.
يعنى همه فرشتگان، در يك حالت، سجده كردند. زجاج گويد: قول سيبويه،
بهتر
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 13 صفحه : 184