نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 13 صفحه : 183
جان: جمع اين كلمه «جنّان» است. مثل حائط و
حيطان و راعى و رعيان.
چنان كه سيبويه گفته است.
سموم: باد گرم. علت اينكه آن را «سموم» گويند، اين است كه در «مام
بدن» يعنى در منفذهاى بدن وارد مىشود. سم قاتل هم از همين مأخذ است.
اعراب:
(ما لَكَ أَلَّا تَكُونَ مَعَ السَّاجِدِينَ):
«ما» مبتدا و «لك» خبر آن و «الا تكون» به تقدير «فى الا تكون» است. «فى» حذف و
محل مجرور، منصوب شده است. برخى «ان» را زايد دانسته و فعل را در محل حال
دانستهاند.
مقصود:
پس از آنكه خداوند در باره ميراندن و زنده كردن و نشئه دوم، سخن گفت،
اكنون در باره نشئه اول، سخن مىگويد:
(وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ صَلْصالٍ): آدم را از خاك خشك آفريديم كه هر گاه به آن زده مىشد، صدايش بگوش
مىرسيد. اين قول از ابن عباس و حسن و قتاده و اكثر مفسران است. ضحاك گويد: آدم را
از خاكى خشك كه مخلوط با رمل بود، آفريد. مجاهد و كسايى گويند: از خاك بد بو.
(مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ): خاكى متغير، كه مثل
طلا و نقره، بقالب ريختند و از آن صورت آدم را آفريدند. ابن عباس گويد: يعنى خاك
مرطوب. سيبويه گويد: يعنى خاك مصور. بعقيده او اين تعبير از همان «سنت وجه» اقتباس
شده است.
(وَ الْجَانَ): حسن و قتاده گويند: منظور
ابليس است. ابن عباس گويد: او پدر جن است، چنان كه آدم پدر انسان است. برخى گويند:
منظور، جنيان است كه از نسل ابليس هستند. نصب اين كلمه، بفعل مقدر است.
(خَلَقْناهُ مِنْ قَبْلُ مِنْ نارِ السَّمُومِ): شيطان را پيش از آدم، از آتشى آفريديم كه بادى گرم و كشنده، توليد
مىكرد. برخى گويند: يعنى آتشى كه دود ندارد و صاعقهها از همان است. از ابن عباس
نقل شده است كه: ابليس از يكى از تيرههاى فرشتگان
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 13 صفحه : 183