responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 12  صفحه : 93

پيغمبر) بودند.

و برخى چون مجاهد گفته‌اند: «ضحك» يعنى حائض شد و اين معنى از امام صادق 7 نيز روايت شده چنان كه عرب درباره خرگوش گويد «ضحك الارنب» يعنى حائض شد. و ضحك- بفتح ضاد- بمعناى حيض است. و در لغت ابى الحارث بن كعب بدرخت خرمايى كه شكوفه يا خرمايش در آمده باشد «ضحك النخلة» گويند. و «ضحك» بمعناى همان شكوفه خرما آمده است.

و برخى براى اين معنا كه ضحك بمعناى خون حيض است بشعر زير استشهاد كرده‌اند كه گويد:

و ضحك الارانب فوق الصفا

كمثل دم الجوف يوم اللقاء[1]

ولى فراء گفته است: من آن را از شخص ثقة و قابل اعتمادى نشنيده‌ام و صحيح آنست كه آن را بطور كنايه گفته است.

(قالَتْ يا وَيْلَتى‌ أَ أَلِدُ وَ أَنَا عَجُوزٌ) ساره گفت: براستى كه اين داستان عجيبى است كه من در سن پيرى از شوهرى پير بچه‌دار شوم، و اين سخن ساره نه آنكه از روى شك و ترديد او درباره قدرت خداى تعالى بوده بلكه چون اين جريان بر خلاف معمول و خارج از عادت بود از اينرو تعجب كرد، چنانچه موسى 7 هنگامى كه ديد عصايش بصورت اژدهايى در آمده شروع بفرار كرد تا جايى كه بدو گفته شد:(أَقْبِلْ وَ لا- تَخَفْ‌)[2]()- باز گرد و نترس- و گرنه ساره ميدانست كه خداى تعالى قدرت اينكار را دارد، و كلمه‌(يا وَيْلَتى‌) هم كه بر زبانش جارى شد نه اينكه معناى حقيقى آن مقصود بوده و ساره بر خود نفرين كرده است، بلكه روى عادتى بود كه زنها وقتى دچار تعجب و شگفت شوند اين كلمه را بر زبان جارى كنند. و برخى گفته‌اند: ساره از قدرت خدا تعجب نكرد بلكه ميخواست بداند آيا (پس از اين مژده) جوان ميشود يا بهمين حالى كه هست بچه‌دار ميگردد كه همه آنها عجيب و شگفت انگيز بود.


[1]- و خون حيض خرگوشها در بالاى سنگها مانند خون دلها بود كه در روز جنگ ميريخت.

[2]- سوره قصص آيه 31.

نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 12  صفحه : 93
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست