responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 12  صفحه : 87

بود از آن ناقه شير ميدوشيدند، و چون آن مردم سر كشى و طغيان كردند خدا بدانها فرمود:

سه روز بيشتر زنده نيستيد، و اين وعده‌اى بود از طرف خداوند كه دروغ شدنى نبود و سپس صيحه آسمانى آنها را فرا گرفت و همه آن قوم را در هر كجا بودند بجز يك نفر كه در حرم خدا قرار داشت و نامش ابو رغال بود و همان حرم خدا مانع از عذاب او شد بقيه را نابود كرد، اصحاب پرسيدند: اى رسول خدا ابو رغال كه بود؟ فرمود:

پدر قبيله ثقيف.

(فَلَمَّا جاءَ أَمْرُنا نَجَّيْنا صالِحاً وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِنَّا) نظير اين آيه با تفسير آن در داستان عاد در صفحات قبل گذشت.

(وَ مِنْ خِزْيِ يَوْمِئِذٍ) ابن انبارى گفته: اين جمله، بر جمله محذوفى عطف شده و تقدير آن چنين است: «نجيناهم من العذاب و من خزى يومئذ» يعنى ما آنها را از عذاب و خوارى آن روز نجات داديم. يعنى آن خوارى كه در آن روز دچارشان گرديد.

(إِنَّ رَبَّكَ هُوَ الْقَوِيُّ الْعَزِيزُ) براستى كه پروردگار تو «قوى» است يعنى بر هر چيز قدرت دارد، و «عزيز» است يعنى چيزى جلوگير و مانع اراده او نگردد.

(وَ أَخَذَ الَّذِينَ ظَلَمُوا الصَّيْحَةُ) گويند: خداى سبحان بجبرئيل فرمان داد و او بر آنها صيحه‌اى زد كه يك جا مردند، و ممكنست صيحه‌اى بوده كه بدون واسطه جبرئيل انجام گرفته و خدا آن را خلق كرده باشد.

(فَأَصْبَحُوا فِي دِيارِهِمْ جاثِمِينَ) و آنان در شهرهاى خود بيجان و برو در افتادند، و برخى گفته‌اند: «جاثمين» يعنى بزانو در آمدند و اينكه فرمود: «فأصبحوا»- پس بامداد كردند- بدانجهت بود كه عذاب هنگام بامدادان آنها را گرفت، و برخى گفته‌اند: صيحه مزبور شبانه آمد و چون صبح شد بآن حال افتاده بودند.

(كَأَنْ لَمْ يَغْنَوْا فِيها) گويا اصلا در خانه‌هاى خود نبوده‌اند زيرا آثار آنها بكلى از بين رفته بود و تنها اجساد بيجانشان كه از خوارى و خفتى كه بر آنها وارد شده بود حكايت ميكرد بر جا مانده بود.

(أَلا إِنَّ ثَمُودَ كَفَرُوا رَبَّهُمْ ...) تفسير آن در دنباله داستان عاد گذشت.

نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 12  صفحه : 87
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست