نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 12 صفحه : 300
على بن ابراهيم گفته: محمد بن عيسى براى من
حديث كرد كه يحيى بن اكثم از موسى بن محمد بن على بن موسى مسائلى پرسيد، و موسى بن
محمد آن مسائل را بحضرت هادى 7 عرضه كرد و جواب خواست، و از آن جمله اين
مسئله بود كه پرسيد: آيا يعقوب و فرزندانش براى يوسف سجده كردند با اينكه پيغمبر
بودند؟
حضرت هادى 7 در پاسخ فرمود: اما سجده يعقوب و فرزندانش،
براى يوسف نبود بلكه سجده آنها از روى اطاعت خدا انجام شد و ضمناً احترامى هم براى
يوسف كردند چنانچه (در داستان خلقت آدم 7) سجده فرشتگان براى آدم اطاعت
پروردگار و احترام آدم 7 بود، و از اينرو يعقوب و فرزندان او و يوسف
همگى براى شكرانه اين نعمتى كه خدا بدانها عطا كرده بود و همگى را در كنار هم جمع
كرده و گرد آورده بود سجده كردند، و شاهد اين معنى آن بود كه يوسف در دعاى خود
گفت:(رَبِّ قَدْ آتَيْتَنِي مِنَ الْمُلْكِ ...) تا
بآخر آيه.
(وَ قالَ يا أَبَتِ هذا تَأْوِيلُ رُءْيايَ مِنْ قَبْلُ) و يوسف گفت: پدر جان اين تعبير خواب و تصديق آن رؤيايى بود كه پيش
از اين من ديده بودم.
(قَدْ جَعَلَها رَبِّي حَقًّا) و
پروردگار من آن را در بيدارى تحقق بخشيد، و حسن گفته: ميان خواب يوسف و تعبير آن
هشتاد سال طول كشيد، و عبد اللَّه بن شوذب گفته: هفتاد سال طول كشيد، و از سلمان
فارسى و عبد اللَّه بن شداد نقل شده كه گفتهاند:
فاصله ميان آن دو چهل سال بود، و كلبى گفته: بيست و دو سال بود، و
ابن اسحاق گفته: هيجده سال فاصله شد. و همين ابن اسحاق گفته: يوسف از زن عزيز سه
فرزند پيدا كرد بنامهاى افرايم و ميشا، و رحمة كه همسر ايوب گرديد. و فاصله ميان
يوسف و موسى چهار صد سال بود.
(وَ قَدْ أَحْسَنَ بِي إِذْ أَخْرَجَنِي مِنَ السِّجْنِ) و پروردگار من بمن احسان فرمود كه مرا از زندان بيرون آورد.
(وَ جاءَ بِكُمْ مِنَ الْبَدْوِ) و
شما را از باديه بدينجا آورد، زيرا آنها در باديه ساكن بودند و گوسفندان خود را در
آنجا مىچرانيدند، و در آن چند سال قحطى و خشكسالى
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 12 صفحه : 300