نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 12 صفحه : 295
خداى سبحان يعقوب را از زنده بودن يوسف آگاه
ساخت ولى جاى او را بوى خبر نداده بود.
(قالُوا يا أَبانَا اسْتَغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا إِنَّا كُنَّا
خاطِئِينَ) گفتند: اى پدر براى گناهان ما از خدا آمرزش بخواه كه ما در آنچه
كردهايم خطا كار بودهايم.
(قالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَكُمْ رَبِّي ...) ابن عباس و طاووس گفتهاند: علت اينكه يعقوب در همان حال براى آنها
طلب آمرزش نكرد اين بود كه ميخواست در سحر شب جمعه براى آمرزش آنها دعا كند (و آن
وقت را براى استجابت دعاى خود درباره آنها انتخاب كرد كه دعا زودتر باجابت رسد). و
همين معنى از امام صادق 7 نيز روايت شده. و ابن مسعود و ديگران
گفتهاند: استغفار گناه آنها را بوقت سحر موكول داشت چون آن وقت باستجابت دعا
نزديكتر است، و در حديث ديگرى نيز از امام صادق 7 همين معنى روايت شده
است. و وهب گفته: بيش از بيست سال در هر شب جمعه براى آنها طلب آمرزش كرد. و بعضى
گفتهاند: بيست سال تمام يعقوب بدرگاه خدا مىايستاد و دعا ميكرد و آمرزش پسران را
از خدا ميخواست و فرزندانش نيز پشت سرش بصف ميايستادند و آمين ميگفتند تا خدا
توبهشان را قبول كرد. و روايت شده كه جبرئيل 7 دعاى زير را تعليم يعقوب
كرد كه براى اينمنظور بخواند:
«يا رجاء المؤمنين لا تخيب رجائى، و يا غوث المؤمنين اغثنى و يا عون
المؤمنين اعنى، يا حبيب التوابين تب علىّ و استجب لهم»[1]
[1]- يعنى اى اميد مؤمنان اميدم را مبدل بنوميدى مكن، و اى فرياد
رس مؤمنان بفريادم برس، واى كمك مؤمنان كمكم ده، و اى دوست دار توبه كنندگان
توبهام را بپذير و دعاى اينان را مستجاب فرما.
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 12 صفحه : 295