نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 12 صفحه : 285
ترجمه:
و چون بر يوسف در آمدند گفتند: اى عزيز (مصر) ما و كسانمان بسختى و
قحطى دچار گشتهايم و كالايى ناچيز نزد تو آوردهايم و تو پيمانه را بر ما تمام كن
و بما احسان فرما كه خدا بخشندگان را پاداش نيكو دهد (88) گفت: هيچ ميدانيد كه
وقتى نادان بوديد با يوسف و برادرش چه كرديد (89) گفتند: آيا تو يوسفى؟ گفت: (آرى)
من يوسفم، و اين (هم) برادر من است كه خدا بر ما منت گذارده و براستى كه هر كس
تقوى پيشه سازد و صبر كند خداوند پاداش نيكو كاران را ضايع و تباه نسازد (90)
گفتند بخدا سوگند كه خدا تو را بر ما برترى داد و ما خطا كار بوديم (91) يوسف گفت:
اكنون ملامتى بر شما نيست. خدا شما را ميآمرزد كه او مهربانترين
مهربانان است (92) اين پيراهن مرا ببريد و بر روى صورت پدرم بيندازيد كه بينا
ميشود و سپس با خاندانتان همگى را نزد من آريد (93).
شرح لغات:
از جاء: بمعناى ريختن و دفع اندك اندك. و «بضاعة مزجاة» يعنى- كالايى
اندك و ناقص.
تثريب: توبيخ و ملامت. و برخى گفتهاند: بمعناى افساد و تقرير گناه
است.
و ابو عبيدة گفته: اصل آن بمعناى افساد است. و ثعلب گفته: «اثرب فلان
على فلان» يعنى فلان كس گناهان فلانى را يك يك برايش بر شمرد.
تفسير:
(فَلَمَّا دَخَلُوا عَلَيْهِ)
فرزندان يعقوب بدنبال دستور پدر بسوى مصر حركت كردند و چون بمصر رسيده و بر يوسف
در آمدند.
(قالُوا يا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنا وَ أَهْلَنَا الضُّرُّ) در اثر قحطى و بى آذوقهگى، ما و كسانمان بگرسنگى و سختى دچار
گشتهايم. و برخى گفتهاند: از هلاكت چهارپايان خود و سختيهاى ديگرى كه بآنها
رسيده بود شكايت كردند.
(وَ جِئْنا بِبِضاعَةٍ مُزْجاةٍ) و
كالايى كه بوسيله آن روزگار ميگذرانديم و قوت خود
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 12 صفحه : 285