نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 12 صفحه : 264
ترجمه
و چون بر يوسف در آمدند برادر خود (ابن يامين) را پيش خود جاى داد و
بدو گفت: من برادر توأم و از آنچه برادران ميكردند غمگين مباش (69) و چون بارشان
را بست جام پيمانه را در ميان بار برادرش (ابن يامين) گذارد سپس جارچى (يوسف) جار
زد كه اى كاروانيان شما دزد هستيد (70) پسران يعقوب رو بدانها كرده گفتند: چه گم
كردهايد (71) گفتند: جام شاه را گم كردهايم و هر كه آن را بياورد بار يك شتر
(مژدگانى) دارد و من ضمانت (پرداخت) آن را ميكنم (72) گفتند: بخدا سوگند شما
ميدانيد كه ما نيامده تا در اين سرزمين فساد كنيم و ما دزد نبودهايم (73)
پرسيدند: كيفرش چيست اگر دروغ بگوئيد؟ (74) گفتند: كيفرش خود آن كسى است كه آن را
در بار او پيدا كنيد كه خود او را (بسزاى اينكار) نگهداريد و ما ستمكاران را
اينگونه كيفر دهيم (75) پس شروع كرد بجستجو از بارهاى آنها پيش از بار برادرش (ابن
يامين) و سپس جام را از ميان بار برادرش بيرون آورد اين چنين براى يوسف تدبير
كرديم كه حق نداشت در آئين شاه برادر خود را (بدينگونه) بگيرد مگر آنكه خدا بخواهد
كه ما هر كه را بخواهيم بمرتبههايى بالا بريم و بالاتر از هر دانشمندى دانشمندترى
است (76).
شرح لغات:
آوى الى منزله: يعنى در منزل خود جاى كرد.
ابتئاس: اندوه بخود راه دادن.
سقاية: ظرف و جامى كه از آن بنوشند.
عير: در اصل بمعناى كاروان شتر يا الاغ بوده و تدريجاً بهر كاروانى
«عير» گفتهاند.
زعيم: بمعناى كفيل و ضامن است، و رئيس هر قوم را نيز زعيم گويند.
تفسير:
خداى سبحان در اين آيات جريان ورود آنها را بر يوسف خبر داده است:
(وَ لَمَّا دَخَلُوا عَلى يُوسُفَ آوى إِلَيْهِ أَخاهُ) و چون برادران يوسف بر وى وارد شدند
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 12 صفحه : 264