responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 12  صفحه : 210

(وَ لَئِنْ لَمْ يَفْعَلْ ما آمُرُهُ لَيُسْجَنَنَّ وَ لَيَكُوناً مِنَ الصَّاغِرِينَ) يعنى و اگر يوسف خواسته مرا انجام ندهد و دعوتم را پاسخ نگويد زندانى خواهد شد و در زمره اشخاص خوار و زبون قرار خواهد گرفت.

يوسف 7 كه اصرار آن زن را ديد و تهديدش را شنيد زندان را بر گناه ترجيح داده گفت:

(رَبِّ السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَيَّ مِمَّا يَدْعُونَنِي إِلَيْهِ) پروردگارا زندان براى من محبوبتر و آسانتر است از آن عمل زشتى كه اين زنان مرا بدان ميخوانند، و از اين جمله معلوم ميشود كه آن زنان ديگر نيز تقاضايى مثل تقاضاى زليخا از يوسف كرده بودند و در حديثى كه ابو حمزه ثمالى از امام على بن الحسين 7 روايت كرده چنين است كه فرمود: همين كه زنان مزبور از نزد زليخا رفتند هر كدام جداگانه در پنهانى كسى بنزد يوسف فرستاده و تقاضاى ديدار او را كردند. و برخى گفته‌اند: زنان مصرى بيوسف- گفتند: خواسته خانم خود را انجام بده و فرمانش را اطاعت كن كه بدو ستم ميكنى و او مظلوم واقع شده. و بعضى گويند: پس از اينكه آن زنها يوسف را ديدند از زليخا درخواست كردند كه اجازه دهد تا آنها هر كدام جداگانه يوسف را در خلوت به بينند و از وى بخواهند تا درخواست زليخا را انجام دهد و حاجتش را برآورد، و چون زليخا اينكار را كرد و آنها در خلوت بنزد يوسف رفتند هر كدام يوسف را بخود دعوت كرده و از وى خواستند تا آنها را كامروا سازد، و بدينجهت بود كه يوسف گفت:(رَبِّ السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَيَّ ...) و در اينجا اين سؤال پيش ميآيد كه چگونه يوسف گفت: «پروردگارا زندان نزد من محبوبتر است از آنچه اينان مرا بدان ميخوانند» با اينكه منظورش از زندان نه جا و مكان زندان بوده كه آنجا را بخواهد بلكه معناى مصدرى آن يعنى زندانى شدن و محبوس گشتن بوده و معلوم است كه همين زندانى شدن بى‌گناه نيز خود گناهى جداگانه است همانطور كه پذيرفتن دعوت زنان مصرى نيز گناه بوده، و چگونه يوسف زندان را از خدا خواست و گفت: زندان نزد من محبوبتر است؟

نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 12  صفحه : 210
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست