responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 12  صفحه : 170

[سوره يوسف (12): آيات 11 تا 12]

(قالُوا يا أَبانا ما لَكَ لا تَأْمَنَّا عَلى‌ يُوسُفَ وَ إِنَّا لَهُ لَناصِحُونَ (11) أَرْسِلْهُ مَعَنا غَداً يَرْتَعْ وَ يَلْعَبْ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ (12))

ترجمه:

گفتند: اى پدر چرا درباره يوسف از ما ايمن نيستى با اينكه ما خيرخواه او هستيم (11) فردا او را همراه ما بفرست تا (با ما) بگردد و بازى كند و ما از وى نگهبانى ميكنيم (12).

تفسير:

خداى سبحان در اينجا بيان ميكند كه پس از آنكه آراء آنها درباره يوسف متفق شد چگونه از پدر درخواست كردند.

(قالُوا يا أَبانا ما لَكَ لا تَأْمَنَّا عَلى‌ يُوسُفَ) گفتند اى پدر چرا درباره كار يوسف بما اعتماد ندارى و خاطرت آسوده نيست؟

(وَ إِنَّا لَهُ لَناصِحُونَ) با اينكه ما نظرى جز خير خواهى نسبت بدو نداريم، و از اينجمله معلوم ميشود كه يعقوب 7 از فرستادن يوسف بهمراه آنها خوددارى ميكرد.

(أَرْسِلْهُ مَعَنا غَداً يَرْتَعْ وَ يَلْعَبْ) فردا او را بهمراه ما بصحرا بفرست كه اگر بفرستى ما گردش و بازى ميكنيم و منظورشان بازيهاى حلال و مباح مانند تيراندازى و مسابقه در دويدن و امثال آنها بوده. و در حديث است كه بازى كردن حرام است مگر در سه چيز: بازى با اسب، و تير اندازى، و شوخى با همسر.

(وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ) و ما از يوسف محافظت و نگهبانى ميكنيم تا وقتى كه او را بتو بازگردانيم، و يا در وقت بازى او را محافظت ميكنيم. و حسن گفته: هنگامى كه‌

نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 12  صفحه : 170
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست