نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 12 صفحه : 124
هستند- و اين معنايى است كه جبائى از آيه
كرده است- ولى بهتر آن است كه بگوئيم معناى آيه آن است كه در آخرت احدى سخن
سودمندى مانند شفاعت و وساطت و امثال آن بر زبان نياورد جز باذن پروردگار.
سؤال- اگر كسى بگويد: چگونه ميان اين آيه با آيات ديگرى كه دلالت
دارد بر اينكه كسى در آن روز سخنى نگويد جمع ميكنيد و آنها را با يكديگر وفق
ميدهيد؟ مانند اين آيه كه فرمود:(هذا يَوْمُ لا
يَنْطِقُونَ وَ لا يُؤْذَنُ لَهُمْ فَيَعْتَذِرُونَ)[1]-
آن روز روزى است كه سخن نگويند و اجازهشان ندهند كه عذر آورند- و اين آيه(فَيَوْمَئِذٍ لا يُسْئَلُ عَنْ ذَنْبِهِ إِنْسٌ)( وَ لا جَانٌّ)[2]- در آن روز از آدمى و جن از گناهش نپرسند- و در جاى ديگر فرمود:(وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْؤُلُونَ)[3]-
نگاهشان داريد كه مورد بازخواست هستند- و امثال اين آيات كه در ظاهر با اين آيه
متناقض است؟
پاسخ- در جواب گوئيم كه روز قيامت داراى توقفگاههايى است كه در بعضى
از آن توقفگاهها اجازه سخن بمردم داده ميشود و در بعضى جاها اجازه نميدهند،- و اين
معنايى است كه از حسن نقل شده- و ديگرى گفته: معناى اينكه فرموده است:
(لا يَنْطِقُونَ)- در آن روز سخن نميگويند-
يعنى از روى منطق و استدلال سخن نميگويند اما در مورد اقرار بگناهان خود و سرزنش
كردن يكديگر و گناهان را بگردن يكديگر انداختن با هم سخن ميگويند، و اين جمله در
آيه فوق مانند آن است كه شما بكسى كه زياد حرف زده اما هيچيك از روى منطق و
استدلال نبوده مىگوييد:
چيزى نياوردى و سخنى نگفتى- كه منظور سخن مستدل و منطقى است- و نظيرش
را خداى سبحان فرموده است در آنجا كه گويد(صُمٌّ بُكْمٌ
عُمْيٌ)[4]- كر و لال و كورند- در صورتى كه آنها در ظاهر مىشنيدند و سخن ميكردند
و مىديدند اما از آنجايى كه سخن حق را نمىپذيرفتند و در آن تدبر نمىكردند مانند
شخص كر و لال و كور بودند.