نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 10 صفحه : 85
بيان آيه 159- 160
لغت
سبط: از هرى گويد: اين كلمه به معناى فرقه است كه مثنى و جمع و مؤنث
ندارد. اما «اسباط» جمع «سبط» به معناى درخت و مفرد آن «سبطة» است.
در لغت عرب، اين كلمه به معناى اولاد است.
زجاج گويد: صحيح اين است كه سبط در اولاد اسحاق، بمنزله قبيله در
اولاد اسماعيل است، زيرا از هر يك از اولاد يعقوب، يك سبط و از هر يك از اولاد
اسماعيل يك قبيله بوجود آمد. اولى را اسباط و دومى را قبايل ناميدند تا ميانشان
فرق باشد.
در حقيقت اسحاق و اسماعيل هر كدام به منزله درختى هستند كه از آنها
شاخههايى.
رسته است. علماى علم نسب نيز، شجره نامه درست مىكنند و پدر را
بمنزله درخت و اولاد را بمنزله شاخههاى آن قرار مىدهند.
اعراب
(اثْنَتَيْ عَشْرَةَ أَسْباطاً):
تميز عدد «فرقة» است و حذف شده، از همين جهت است كه عدد را مؤنث آورده است. كلمه
«اسباط» بدل است از عدد. كلمه «امم» صفت «اسباط» است.
مقصود
اكنون بازهم بداستان بنى اسرائيل پرداخته، مىفرمايد:
(وَ مِنْ قَوْمِ مُوسى أُمَّةٌ يَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَ بِهِ
يَعْدِلُونَ): جماعتى از قوم موسى هستند كه مردم را بسوى حق ارشاد مىكنند و در
حكم خود تابع حق و عادل هستند.
در باره اين «امت» اقوالى است:
1- اينها مردمى هستند كه در پشت كشور چين زندگى مىكنند و يك بيابان
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 10 صفحه : 85