responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 10  صفحه : 59

خودشان شده بود، پيكره گوساله‌اى كه صداى گوساله ميداد، ساختند و به پرستش آن پرداختند.

از على (ع) «جوار» نيز نقل شده كه با «خوار» يك معنى دارد.

در اينكه پيكره گوساله چگونه صداى گوساله مى‌داد، اختلاف است. برخى گفته‌اند: سامرى مقدارى خاك از جاى پاى اسب جبرئيل كه براى شكافتن دريا آمده بود برداشت و در دهان گوساله ريخت و تبديل بگوشت و خون شد و جان گرفت. ممكن است خداوند چنين كارى را انجام دهد.

بلخى و زجاج و جبائى گويند. او حيله‌اى بكار برده بود كه هوا در دهان آن داخل مى‌شد و توليد صدا مى‌كرد.

سامرى در ميان قوم، نفوذى داشت و چون بعد از گذشتن سى روز، موسى برنگشت، فكر كرد موسى مرده است. از اينرو مردم را به پرستش گوساله دعوت كرد. مردم از اطاعت هارون دست كشيدند و دنبال گوساله رفتند.

بدنبال بيان اين مطلب مى‌فرمايد:

(أَ لَمْ يَرَوْا أَنَّهُ لا يُكَلِّمُهُمْ وَ لا يَهْدِيهِمْ سَبِيلًا): آيا نميدانستند كه گوساله با آنها تكلم نمى‌كرد و بحال آنها سود و زيانى نداشت و راه سعادت به آنها نشان نميداد.

بدين ترتيب خداوند بيان مى‌كند كه آنها براه فساد رفته بودند، زيرا كسى كه در نيك و بدى سخن نگويد و براهى هدايت نكند، جمادى است كه سود و زيانى ندارد. پس چگونه مى‌تواند، معبود باشد؟!( اتَّخَذُوهُ وَ كانُوا ظالِمِينَ‌): بنى اسرائيل گوساله را خدا دانستند و آن را پرستيدند و مردمى ستمكار بودند.

نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 10  صفحه : 59
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست