نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 10 صفحه : 207
بيان آيه 31 تا 34
اعراب:
(هُوَ الْحَقَ): ضمير فصل محلى از اعراب
ندارد. «الحق» خبر «كان».
ليعذبهم: لام جحد. اين لام در جمله مثبت نمىآيد.
(أَلَّا يُعَذِّبَهُمُ اللَّهُ):
در محل نصب و حرف جر آن حذف شده است.
مقصود:
اكنون خداوند در باره عناد كفار مىفرمايد:
(وَ إِذا تُتْلى عَلَيْهِمْ آياتُنا قالُوا قَدْ سَمِعْنا): هر گاه قرآن براى ايشان خوانده شود، مىگويند: شنيديم. سماع،
بمعناى ادراك صوت از راه گوش است.
(لَوْ نَشاءُ لَقُلْنا مِثْلَ هذا):
اگر ميخواستيم، نظير آن را مىگفتيم. اين ادعا را وقتى مىكردند كه عجز آنها از
آوردن مثل قرآن ظاهر شده بود. گاهى انسان بخاطر شدت عداوت، چنين ادعاهايى مىكند.
برخى گويند: آنها هنوز از اينكه بتوانند مثل قرآن را بياورند، مأيوس
نشده بودند، زيرا قرآن از همان الفاظى تركيب شده بود كه بر زبان آنها جريان داشت،
از اينرو اميدوار بودند كه بتوانند با قرآن رقابت كنند. اما اژدها شدن عصا كارى
بود كه كسى نمىتوانست بانجام آن اميدوار باشد.
(إِنْ هذا إِلَّا أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ):
قرآن چيزى جز داستان گذشتگان نيست كه بر ما مىخوانى.
گوينده اين مطلب، نضر بن حارث بن كلده بود. او و عقبة بن ابى معيط
روز بدر اسير شدند و بفرمان پيامبر بقتل رسيدند.
پيامبر فرمود: يا على، نضر را بياور. على (ع) مويش را گرفت و نزد
پيامبر آورد.
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 10 صفحه : 207