(إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ): ابن عباس گويد:
يعنى اگر راست مىگوييد آنها را بپرستيد و از آنها پاداش بگيريد.
(أَ لَهُمْ أَرْجُلٌ يَمْشُونَ بِها أَمْ لَهُمْ أَيْدٍ يَبْطِشُونَ
بِها أَمْ لَهُمْ أَعْيُنٌ يُبْصِرُونَ بِها أَمْ لَهُمْ آذانٌ يَسْمَعُونَ بِها): آيا اين بتها داراى دست و پا هستند تا در راه مصالح شما حركت كنند
يا براى شما كارى انجام دهند؟ آيا اينها داراى گوش و چشم هستند كه بشنوند و
ببينند؟! شما كه داراى اين قوا هستيد از آنها بهتريد. پس چرا در برابر موجودى
پستتر از خود كرنش مىكنيد؟! سپس بمنظور تقبيح بيشتر اعمال آنها مىفرمايد:
(قُلِ ادْعُوا شُرَكاءَكُمْ ثُمَّ كِيدُونِ فَلا تُنْظِرُونِ): به آنها بگو: اين بتها را كه گمان مىكنيد خدا هستند و آنها را در
مال خود شريك مىسازيد و از چار پايان و غير چارپايان سهمى هم به آنها مىدهيد و
آنها را مىپرستيد، بخوانيد. آن گاه همگى با من نيرنگ كنيد و مرا مهلت ندهيد.
منظور اين است كه شما و بتهاى شما نمىتوانيد بمن صدمه وارد كنيد،
زيرا معبود من مرا يارى مىكند و شر نيرنگ بازان را از من دور مىسازد، اما معبود
شما قادر بر يارى شما نيست. اكنون اين گوى و اين ميدان!
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 10 صفحه : 141