نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 10 صفحه : 125
تدريجاً به آنها نزديك مىكنيم، تا در آن
گرفتار شوند. برخى گويند: يعنى طورى آنها را مىگيريم كه ندانند از كدام راه
رفتند، زيرا همه بسوى من باز گشت مىكنند.
هيچكس بر من غالب نمىشود و سبقت نمىگيرد. و از دست من فرار نميكند.
برخى گويند: يعنى آنها را هلاك مىكنيم و از روى زمين بر مىداريم. ضحاك گويد:
يعنى آنها هر چه گناهان خود را تجديد كنند، ما هم نعمتى براى آنها تجديد مىكنيم.
برخى گفتهاند: يعنى آنها را بتدريج بطرف كفر و گمراهى مىبريم. ولى
صحيح نيست، زيرا آيه در باره كفار و متضمن اين است كه در آينده آنها را متدرجاً
گرفتار مىكند و اينهم بكيفر كفر آنهاست.
(وَ أُمْلِي لَهُمْ إِنَّ كَيْدِي مَتِينٌ):
آنها را مهلت مىدهم و در كيفر آنها تعجيل نمى- كنم، زيرا آنها از دست من بيرون
نمىروند و كيفر من سخت و دشوار است و كسى نمىتواند از آن ممانعت كند. اينكه عذاب
را «كيد» ناميده، بخاطر اين است كه بطور ناخودآگاه، دامنگير آنها مىشود.
برخى گويند: يعنى كيفر مكر آنها سخت است. قول اول بهتر است.
(أَ وَ لَمْ يَتَفَكَّرُوا ما بِصاحِبِهِمْ مِنْ جِنَّةٍ): اين كافران تكذيب كننده، فكر نكردند كه مردى همچون محمد، ديوانه
نيست، زيرا گفتار و كردار او غير از گفتار و كردار آدم مجنون است؟ حسن و قتاده
گويند: پيامبر خدا ببالاى كوه صفا رفت و قريش را بتوحيد فرا خواند و از عذاب خدا
ترسانيد. مشركين گفتند: ديوانه شده است.
خداوند اين آيه را نازل فرمود.
(إِنْ هُوَ إِلَّا نَذِيرٌ مُبِينٌ):
او فقط بمردم اعلام خطر مىكند و خطرات را به آنها نشان مىدهد، تا پرهيز كارى
كنند و بدنبال اسباب ايمنى بروند.
آيا اينان در باره عجايب آسمانها و زمين و موجودات گوناگونى كه در
آنها هستند و خداوند آنها را آفريده است، نمىانديشند، تا بدانند كه آنها را خالق
و مدبرى است؟! بديهى است كه تمام موجودات، دليل وجود حق و يگانگى او هستند.
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 10 صفحه : 125