نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 1 صفحه : 68
سؤال در اينجا اين سؤال پيش ميآيد كه وقتى
خدا ميداند كه دسته مخصوص از كفار هيچگاه ايمان نميآورند و از طرفى ما معتقديم كه
آنان قدرت دارند پس معناى قدرت آنها اينست كه ميتوانند بر خلاف علم خدا، ايمان
بياورند.
پاسخ در پاسخ بايد گفت: كه خدا بواقعيتها علم دارد يعنى آنچه در
عالم، واقع شده و ميشود، و در اينجا اينكه اين دسته ايمان نميآورند واقعيتى است و
خدا بآن آگاه است ولى اين واقعيت با قدرت داشتن شخص بر هر دو طرف منافات ندارد
همانطور كه واقعيتها وظيفه و تكليف را تغيير نميدهد و همين دسته در عين حالى كه
واقعيت كارشان ايمان نياوردن و اطاعت نكردن است ولى امر و تكليف آنان هم چنان بجاى
خود باقى است.
(خَتَمَ اللَّهُ عَلى قُلُوبِهِمْ ... 00)
در اينكه خداوند چگونه دل كفار را مهر و موم نموده اقوالى گفته شده
است از اينقرار:
1- علامت
وقتى كافر در كفر و انكارش بدان درجه رسيد كه ديگر ايمان نخواهد آورد
و براى خدا معلوم است علامتى بر قلبش زده ميشود كه نقطهايست سياه رنگ تا ملائكه
بدانند كه او ايمان نميآورد و او را سر زنش و نفرين كنند همانطور كه در قلب شخص
مؤمن علامت ايمان نوشته ميشود تا ملائكه بدانند و او را ستايش و برايش طلب عفو و
رحمت كنند. بعقيده اينان، دادن كتاب بدست راست نيز علامت بهشتى بودن و بدست چپ
علامت معذب بودند صاحبان آنها است.
همچنين در آيه كريمه(بَلْ طَبَعَ اللَّهُ
عَلَيْها بِكُفْرِهِمْ فَلا يُؤْمِنُونَ إِلَّا قَلِيلًا)»[1] (بلكه خدا بسبب كفرشان مهر بر دل
آنها نهاد كه بجز اندكى ايمان نياوردند).
يك احتمال همين است كه خدا علامت كفر را در دل و قلب آنان زده است.