كسايى در تفسير اين آيات ميگويد: تقدير آيه چنين است «بگوئيد» يا
«بگو اى محمّد» ما فقط تو را مىپرستيم ... مانند آيات كريمه:(وَ لَوْ تَرى إِذِ الْمُجْرِمُونَ ناكِسُوا رُؤُسِهِمْ عِنْدَ
رَبِّهِمْ رَبَّنا أَبْصَرْنا)[2] (اگر به بينى وقتى گناهكاران در پيشگاه پروردگارشان سرها بزير
افكندهاند (گويند) پروردگارا ديديم) كه تقدير اين است كه «گويند» و(وَ الْمَلائِكَةُ يَدْخُلُونَ عَلَيْهِمْ مِنْ كُلِّ بابٍ سَلامٌ
عَلَيْكُمْ) (و فرشتگان از هر درى بر آنها در آيند: درود بر شما) كه تقدير اين
است «يَقُوْلُوْنَ سَلامٌ» (ميگويند درود بر شما).
(اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ)-
با توجه به اينكه خواننده اين آيات و گوينده اين كلمات خود بر دين حق و راه راست
است
در معناى(اهْدِنَا) ما را هدايت فرما اين وجوه گفته شده است:
1- پايدارى بر دين حق
ما را بر دين حق ثابت قدم و پايدار كن و اگر چه خداوند با لطف خود همه
مردم را هدايت نموده است ولى گاهى انسان دچار لغزش شده و افكار باطلى بر دل و قلبش
خطور ميكند بنا بر اين بجا است كه از خدا بخواهد او را بر دين حق استوار بدارد و
روشنى بيشترى باو دهد كه سبب استقامت و پايداريش گردد همانطور كه خدا ميفرمايد:
(وَ الَّذِينَ اهْتَدَوْا زادَهُمْ هُدىً)[3]
(كسانى كه هدايت و روشنى يافتهاند هدايتشان را افزون كند) در استعمالات مردم هم
نظيرش زياد ديده ميشود مثلًا كسى كه مشغول
[1] لبيد كه از شعراء معروف جاهلى است كه اسلام را درك كرد و
بدان گرائيد و شعر را كنار گذارد او صاحب يكى از معلقات سبع است و وقتى به 77
سالگى رسيد گفت:« باتت تشكى الى النفس مجهشة- و قد حملتك سبعاً بعد سبعينا»- نفس
من در حالى كه گريان و نالان بود بسويم شكوه كرد.( گفتمش) تو را هفتاد و هفت سال
در بر داشتم- كه از خبر به خطاب عدول نموده است.