پس كلام خويش را بصورت خطاب به پيامبر قرار داد و منظور اهل بيت او
است زيرا كه هيچيك از مسلمانها ستايش كننده پيامبر را دچار اشتباه نميداند و داد و
فرياد در زيادى مدح او ندارد.
پس مثل اينكه فرموده: آيا نميدانى اى انسان كه سلطنت آسمانها و زمين
از آن خداوند است زيرا كه او هستى دهنده آنها و هر چه در آنها است.
(وَ ما لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لا نَصِيرٍ ...)- و نيست براى شما غير از خدا كسى كه قيام بامر شما كند و مددكار شما
باشد.
كسى كه خطاب در آيه را متوجه شخص پيامبر ميداند عقيده دارد كه ضمير
«جمع» در اين جمله بعنوان تعظيم و بزرگ شمردن ارزش او است، و كسى كه خطاب را
متوجّه او و مؤمنين و يا متوجه خصوص مؤمنين ميداند معناى جمله را چنين نظر ميدهد:
آيا نميدانيد اى مردم كه غير از خدا كسى كه قيام بامر شما كند و يا در امور شما را
يارى نمايد نداريد
آيا اراده داريد كه از پيامبر خود بخواهيد مانند آنچه را از موسى
خواستند، و هر كه كفر را بايمان تبديل كند از راه راست گمراه شده است.
شرح لغات:
تسئلوا ...- پرسش نمائيد.
[1] زبان در ستايش تو ستيزه كرد و اگر چه در باره تو داد و فرياد
زياد شده است و گفته شد كه از حد بيرون رفتى و ليكن من ميانه روى نمودم و اگر چه
گويندگان مرا معيوب شمرند، تو تنها پاكيزه شده و در نسبت مهذب هستى اگر نسب بر قوم
تو ريزش كند.
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 1 صفحه : 307