نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 1 صفحه : 190
عين ...- از الفاظ مشتركه است كه در اينجا
بمعناى چشمه ميباشد.
لا تعثوا ...- از «عثاء» شدت فساد است يعنى فساد و طغيان و سركشى
نكنيد.
تفسير
خداوند نعمت ديگر خود را اضافه بر نعمتهاى قبلى بر بنى اسرائيل
ميشمرد، كه ياد كنيد وقتى را كه موسى براى قومش آب خواست و چون روشن است كه اين
درخواست از خداست لذا اين قسمت كه از كى خواست حذف شده است همانطور كه بعد
ميفرمايد: ما باو گفتيم عصايت را به سنگ بزن پس از آن جوشيد در اينجا باز اين قسمت
حذف شده است كه:
«او عصايش را بسنگ زد» چون از خود جمله معلوم ميشود.
قوم موسى همان بنى اسرائيل بودند و اين آب خواستن موسى، در موقع
سرگردانى آنان در وادى تيه بود كه از تشنگى خود، پيش موسى شكايت كردند و او از خدا
خواست و باو وحى شد كه عصايت را بسنگ بزن و موسى زد در نتيجه آن، دوازده چشمه بعدد
دوازده سبط بنى اسرائيل بيرون آمد كه برابر هر سبطى يك چشمه[1].
(فَانْفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتا عَشْرَةَ عَيْناً ...)- در اين آيات به «انفجرت» و در سوره اعراف به «انبجست»[2] تعبير شده است، بعضى ميگويند اين
دو كلمه با هم تفاوت ندارند و برخى معتقدند همانطور كه در بيان لغت گفتيم، انبجاس
كمتر از انفجار است و با قبول اين قول و فرق در معناى اين دو كلمه در باره داستان
حضرت موسى كه قرآن بهر دو تعبير بيان كرده سه وجه گفته شده است از اينقرار:
1- اولى كه موسى عصا را زد آب اندك اندك بيرون ميآمد (انبجاس) و بعد،
زياد شد (انفجار) و هر تعبير براى بيان يك قسمت است.
[1] در اينجا مجمع البيان به بيان اينكه عصاى موسى از كجا آمد و
چگونه بود و همچنين سنگى كه آب از آن بيرون آمد چگونه بود پرداخته است كه از نقل
آن صرف نظر شد.