نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 1 صفحه : 133
و در جواب اينكه اگر بهشت جاويد بود چگونه
شيطان در آن ميزيسته و آدم را فريب داده است ميگويند ممكن است آدم صداى شيطان را
از خارج بهشت شنيده باشد.
و از اين كه چگونه آدم از آن خارج شد در حالى كه هر كه داخل بهشت
جاويد گردد براى هميشه در آن خواهد ماند ميگويند اين ماندن در صورتى است كه اهل
بهشت براى گرفتن پاداش زحمات خود در آن استقرار پيدا كنند اما قبل از آن همه چيز و
همه كس بايد فانى شوند همانطور كه قرآن مىفرمايد:(كُلُّ شَيْءٍ هالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ)[1]
(همه چيز جز او هلاك و فانى خواهند شد.)(وَ كُلا مِنْها
رَغَداً) از ميوهها و نعمتهاى بىرنج بهشت سود ببريد و بخوريد هر چه
خواستيد جز اينكه به آن درخت نزديك نگرديد يعنى بقول امام باقر از آن نخوريد و
براى خوردن نزديك بآن نشويد شاهد همين معنا است كه مخالفت اين نهى از خوردن ميوه
آن درخت پديد آمد نه از نزديك شدن به آن. و با شاهد ديگر اينكه قرآن مىگويد:(فَأَكَلا مِنْها فَبَدَتْ لَهُما سَوْآتُهُما)[2] (از آن خوردند و عورتهايشان نمودار و آشكار شد).
گناه بوده يا ترك اولى؟
در اينكه اين نهى تحريمى بوده يا تنزيهى و يا بعبارت ديگر حرام بود
خوردن آن ميوه و يا مكروه، اختلاف شده است.
و ما كه انبياء را از گناه چه صغير و چه كبير معصوم مىدانيم نهى را
تنزيهى دانسته و معتقديم براى آدم بهتر بود كه از ميوه آن نمىخورد و با خوردنش
ترك اولى مرتكب شد نه گناه.
بعقيده معتزله خوردن ميوه براى آدم گناه صغيره بود كه عمداً و يا
سهواً و يا از روى تأويل و تفسير (باختلاف اقوال) مرتكب آن شد.