نام کتاب : فرهنگ نامه مهدویت نویسنده : سلیمیان، خدامراد جلد : 1 صفحه : 333
طبيعى آن حضرت به ميان آمده است. أيوب بن نوح گفت: به امام رضا عليه السّلام عرض كردم: «ما اميدواريم شما صاحب الامر باشيد و خداى تعالى بدون خونريزى و شمشير آن را به شما بازگرداند كه با شما بيعت شده و سكه به نامتان ضرب گرديده است» ، فرمود:
هيچيك از ما امامان نيست كه نامهها نزد او رفتوآمد كند و از مسائل پرسيده شود و با انگشتان بدو اشاره كنند و اموال نزد وى حمل شود، جز آنكه به خدعه كشته شود يا آنكه بر بستر خود بميرد، تا جايى كه كه خداى تعالى، مردى را براى اين امر برانگيزد كه مولد و منشأ او مخفى، اما نسبش آشكار است. [1]
از آنجا كه «اغتيال» هردو احتمال (كشته شدن و مسموم شدن) را شامل مىشود، [2]مىتوان احتمال داد از مرگ در بستر، همان مرگ طبيعى استفاده مىشود.
بنابراين طبق اين روايت، مرگ طبيعى برخى از امامان عليهم السّلام محتمل خواهد بود.
از امام صادق عليه السّلام نقل شده كه فرمود:
. . . پس چون معرفت و ايمان به اينكه او حسين عليه السّلام است، در دلها استقرار يافت، مرگ حضرت حجت عليه السّلام فرامىرسد. پس حسين بن على عليهما السّلام او را غسل مىدهد؛ كفن مىكند؛ حنوط مىكند و در قبرش قرار مىدهد. . . . [3]
مرگ در روايت فوق شهادت را نيز شامل مىشود اما احتمال مرگ طبيعى را نيز ردّ نمىكند. از آنچه ياد شد، به دست مىآيد كه شهادت حضرت مهدى عجّل اللّه تعالى فرجه الشريف امرى محتمل
[1] . «ما منّا أحد اختلفت إليه الكتب و أشير إليه بالأصابع و سئل عن المسائل و حملت إليه الأموال إلاّ اغتيل أو مات على فراشه حتّى يبعث اللّه لهذّا الأمر غلاما منّا» ، محمد بن يعقوب كلينى، الكافى، ج 1، ص 342؛ نعمانى، الغيبة، ص 168، ح 9؛ شيخ صدوق، كمال الدين و تمام النعمة، ج 2، ص 370؛ اربلى، كشف الغمة، ج 2، ص 524؛ طبرسى، اعلام الورى، ص 433.
[2] . ر. ك: محمد باقر مجلسى، بحار الانوار، ج 49، ص 289.
[3] . «. . . فإذا استقرّت المعرفة فى قلوب المؤمنين أنّه الحسين عليه السّلام جاء الحجّة الموت فيكون الّذى يغسّله و يكفّنه و يحنّطه و يلحده فى حفرته الحسين بن علىّ عليهما السّلام. . .» ، محمد بن يعقوب كلينى، الكافى، ج 8، ص 207.
نام کتاب : فرهنگ نامه مهدویت نویسنده : سلیمیان، خدامراد جلد : 1 صفحه : 333