نام کتاب : فرهنگ نامه مهدویت نویسنده : سلیمیان، خدامراد جلد : 1 صفحه : 260
بردار.» پرده را بالا زدم؛ پسر بچهاى به قامت پنج وجب بيرون آمد، با پيشانى درخشان و رويى سپيد و چشمانى درافشان و دو كتف ستبر و دو زانوى برگشته. خالى بر گونه راستش و گيسوانى بر سرش بود. آمد و بر زانوى پدرش، ابو محمد نشست. آنگاه به من فرمود: «اين، صاحب شما است.» سپس امام بدو فرمود: «پسرم! تا هنگام معلوم داخل شو.» داخل اتاق شد و من بدو مىنگريستم. به من فرمود: «يعقوب! به داخل اتاق برو و ببين آنجا كيست.» من داخل شدم؛ اما كسى را نديدم. [1]
همچنين احمد بن اسحاق نقل كرده، حضرت را در در زمان امام عسكرى عليه السّلام در سامرا ديده است. [2]
بنابراين روايات و روايتهاى ديگر، ترديدى نخواهد ماند كه حضرت مهدى عجّل اللّه تعالى فرجه الشريف در طول زندگى امام عسكرى عليه السّلام همراه آن حضرت و در شهر سامرا مسكن و مأوا داشته است. اگر چه در اين دوران نيز پنهانى زندگى مىكرده است، عدۀ فراوانى از نزديكان و شيعيان آن حضرت را ديدهاند.
نيز ن. ك: آستانۀ عسكريين.
سرداب سامرا
محل آغاز غيبت حضرت مهدى عليه السّلام
در گذشته، بيشتر خانهها در مناطق گرمسير عراق، سرداب (زيرزمين) داشته است، تا ساكنان خانه، از شدت گرماى تابستان در امان باشند [3]. خانۀ حضرت عسكرى عليه السّلام در سامرا نيز داراى سرداب بود. اين سرداب، محل زندگى و عبادت امام هادى، امام حسن عسكرى و حضرت مهدى عليهم السّلام بود و بيشتر ديدارها با حضرت ولى عصر عليه السّلام در عهد پدر، در همين منزل و در همين سرداب انجام مىگرفت؛ به همين سبب شيعيانى كه پس از رحلت امام حسن عسكرى عليه السّلام، براى زيارت قبر آن امام و پدر بزرگوارش وارد سامرا مىشدند، پس از زيارت قبر آن بزرگوار، در محل عبادت سه امام بزرگوار نماز مىخواندند و آنجا را زيارت مىكردند.
[1] . شيخ صدوق، كمال الدين و تمام النعمة، ج 2، ص 164.