نام کتاب : فرهنگ نامه مهدویت نویسنده : سلیمیان، خدامراد جلد : 1 صفحه : 152
مشهور به داستان جزيرۀ خضراء. . . و چون آن را در كتابهاى روايى معتبرى نديدم، آن را در فصل جداگانهاى آوردم.»
چكيدۀ رسالهاى كه اين عالم بزرگوار يافته چنين است:
بسم اللّه الرحمن الرحيم. . .
نوشتهاى يافتم به خط شيخ فاضل عالم عامل «فضل بن يحيى بن على طيبى كوفى» كه متن آن چنين است:
. . . من در سال 699 ق در كربلا از دو نفر، داستانى شنيدم. آنها داستان را، از «زين الدين على بن فاضل مازندرانى» ، نقل مىكردند.
داستان مربوط به جزيرۀ خضرا در درياى سفيد بود. مشتاق شدم داستان را از خود على بن فاضل بشنوم؛ به همين دليل به شهر حلّه رفتم و در خانۀ سيّد فخر الدين، با على بن فاضل ملاقات كردم و اصل داستان را پرسيدم.
او، داستان را در حضور عدهاى از دانشمندان حله و نواحى آن چنين بازگو كرد:
سالها در دمشق نزد شيخ عبد الرحيم حنفى و شيخ زين الدين على مغربى اندلسى دانش آموختم.
روزى شيخ مغربى عزم سفر به مصر كرد. من و عدهاى از شاگردان با او همراه شديم. به قاهره رسيديم. استاد مدتى در الازهر به تدريس پرداخت، تا اين كه نامهاى از اندلس آمد كه خبر از بيمارى پدر استاد مىداد. استاد عزم اندلس كرد. من و برخى از شاگردان با او همراه شديم. به نخستين روستاى اندلس كه رسيديم، من بيمار شدم. به ناچار، استاد مرا به خطيب آن قريه سپرد و خود به سفر ادامه داد.
سه روز بيمار بودم، پس از آن، روزى در اطراف ده قدم مىزدم كه كاروانى از طرف كوههاى ساحل درياى غربى وارد شدند. پرسيدم: «از كجا مىآيند؟» گفتند: «از دهى از سرزمين بربرها مىآيند كه نزديك جزاير رافضيان است.»
هنگامى كه نام جزيرۀ رافضيان را شنيدم، مشتاق زيارت آنان شدم. تا محل آنان، بيست و پنج روز راه بود كه دو روز بىآب و آبادى و بقيهآباد بودند. حركت كردم و به سرزمين آباد رسيدم. به جزيرهاى رسيدم با ديوارهاى بلند و برجهاى مستحكم كه بر ساحل دريا قرار داشت. مردم آن جزيره، شيعه بودند و اذان و نماز
نام کتاب : فرهنگ نامه مهدویت نویسنده : سلیمیان، خدامراد جلد : 1 صفحه : 152