responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : نشریه نقد و نظر نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم    جلد : 37  صفحه : 37

معرفى يك مدل مداخله شناختى رفتارى دينىدر درمان اختلال وسواسى جبرى

رمضانى فرانى عباس

مقدمه
استفاده و به كارگيرى مقوله هاى دينى در جلسات روان درمانى با رويكردهاى شناختى ـ رفتارى1 و با توجه به زمينه هاى فرهنگى و باورهاى دينى مردم ما مى تواند تأثير سريع تر, عميق تر و پايدارترى را در بيماران مبتلا به اختلال وسواسى ـ جبرى به دنبال داشته باشد و از اين طريق درمان مطلوب حاصل آيد. در كشور ما برخى از پژوهش گران گزارش داده اند كه افكار وسواسى يا مناسك اجبارى رنگ و بوى دينى دارند (فيضى, 1373; فتى و بوالهرى, 1378; دادفر, بوالهرى, ملكوتى و بيان زاده, 1380). نتايج پژوهش نظيرى, دادفر و كريمى كيسمى (1384) نشان داد كه باورهاى ناكارآمد دينى در مورد مناسك شست وشو و طهارت, پيش بينى كننده بهترى براى شدّت علائم وسواسى ـ جبرى هستند تا باورهاى ناكارآمدشناختى. آنها نتيجه گرفتند كه در اين صورت, ايجاب مى كند كه در كار روان درمانى با اين بيماران تجديدنظر شود.
در پژوهش هاى مختلف, اثربخشيِ استفاده از روش هاى دينى در درمان بيمارى هاى روانى از جمله اختلال وسواسى ـ جبرى گزارش شده است (پريستر(Priester), 2001; اسكندرى و كرمى, 1380; بيان زاده, 1376; دادفر, 1376, 1383; يعقوبى و اسداللهى, 1384; كجباف و سجاديان, 1384).
به كارگيرى مداخله (درمان) شناختى ـ رفتارى دينى در درمان بيماران مسلمان و ايرانى لازم است. ضرورى است اين نظريه ها و مفروض ها طى انجام پژوهشى كه روش شناسى تحقيق و فرآيند درمانى آن براساس روش ها و اصول مورد قبول علمى استوار است, در عمل آزمايش شود و چنان چه نتايج مثبت به دست آيد, به عنوان روش هاى جاى گزين در روان درمانى هاى كلاسيك كه براى بيماران مبتلا به اختلال وسواسى ـ جبرى مسلمان و ايرانى استفاده مى شود, معرفى و توصيه گردد.

تعريف واژه ها
اختلال وسواسى ـ جبرى
طبق DSM-IV فكر وسواسى, يك فكر, احساس, ايده يا حس مزاحم و تكرارشونده است. عمل وسواسى, رفتار يا عمل ذهنى تكرارى نظير وارسى يا شمارش است. فكر وسواسى موجب افزايش اضطراب شخص مى شود, در حالى كه انجام عمل وسواسى اضطراب شخص را كاهش مى دهد.با اين همه, وقتى شخص در مقابل انجام عمل وسواسى مقاومت مى كند, اضطراب وى افزايش مى يابد.
شخص مبتلا به اختلال وسواسى ـ جبرى, معمولاً غير منطقى بودنِ افكار و اعمال وسواسى خود را درك مى كند. علائم اختلال وسواسى ـ جبرى با ايجاد تغيير در خود بوده و براى خود بيمار ناهم خوان است; يعنى نسبت به تجربه شخص از خود, به عنوان يك موجود روانى, غريب و بيگانه مى نمايد. اختلال وسواسى ـ جبرى مى تواند ناتوان كننده باشد, چون افكار و اعمال وسواسى وقت گير بوده و به طور قابل ملاحظه اى در برنامه معمول شخص, عمل كرد حرفه اى, فعاليت هاى اجتماعى معمول يا روابط با ديگران تداخل مى كند. (كاپلان و سادوك, 1998; ترجمه پور افكارى, 1379). تكنيك هاى شناختى ـ رفتارى
الگوى شناختى كه در اين اختلال مبناى درمان قرار مى گيرد, در امتداد مدل شناختى اختلالات افسردگى و اضطرابى بك(Beck,1976) و مدل شناختى اختلال وسواسى ـ جبرى سالكوسكيس (Salkovskis,1985) است كه استراتژى هاى اصلى در آن عبارت اند از:
1.در نظر گرفتن افكار مداخله گر به عنوان محرك;
2. شناسايى افكار اتوماتيك منفى كه منجر به ارزيابى منفى از افكار مداخله گر مى شود و اصلاح آنها و جاى گزين كردن افكار غير آشفته ساز;
3. شناسايى طرح واره ها يا نگرش هاى ناكارآمد اساسى و اصلاح آنها با تأكيد بر اصلاح مسئوليت بالا و ارزيابى بيشتر احتمال خطر;
4. جلوگيرى از خنثى سازى كه در پى احساس مسئوليت و ادراك خطر ايجاد مى شود.
در ارائه اين تكنيك از روش ارائه شده به دست سالكوسكيس و كريك(1989) براى اصلاح ارزيابى منفى افكار مداخله گر با تأكيد بر تكنيك هاى ويژه اصلاح فرايند ارزيابى احساس مسئوليت و ادراك خطر, ارائه شده به دست ون اوپن(Van Oppen) و آرنتز(Arntz) (1993) استفاده مى شود. اين تكنيك هفته اى دو جلسه و هر جلسه 45 دقيقه, و در كل, هر بيمار, شانزده جلسه درمان شناختى دريافت مى دارد.
تكنيك رفتارى شامل مواجهه تدريجى و پيش گيرى از پاسخ مى باشد كه عبارت است از مواجهه سيستماتيك با محرك هاى ايجادكننده افكار و رفتار وسواسى و پيش گيرى از پاسخ به طور هم زمان. هدف از به كارگيرى اين تكنيك, اصلاح نگرش هاى بيمار درباره مسئوليت و ادراك خطر و هم چنين ايجاد فرايند خوگيرى با محرك هاى اضطراب زاست. تكنيك مواجهه تدريجى و پيش گيرى از پاسخ, تكنيك مستقلى است كه براى درمان به كار گرفته مى شود. اين روش متأثّر از كار راكمن(Rachman) و همكاران (1976) به اضافه توصيه هاى استكتى(Stecketee,1993) در مورد روش مواجهه و پيش گيرى از پاسخ است. اين تكنيك هفته اى دو جلسه و هر جلسه 45 دقيقه اجرا مى شود, و در كل, هر بيمار در پايان طرح, شانزده جلسه درمان مواجهه تدريجى و پيش گيرى از پاسخ دريافت مى دارد. مواجهه بر مبناى سلسله مراتب اضطراب زايى نشانه هاى درونى و بيرونى اضطراب زا, از كمترين عامل اضطراب زا شروع شده و بيمار آن را در تكليف روزانه منزل نيز استفاده مى كند.
تكنيك درمان شناختى ـ رفتارى عبارت است از: تركيب دو تكنيك فوق در يك جلسه و به موازات يك ديگر.
در مجموع, هر بيمار هفته اى دو جلسه, هر جلسه حدود 5/1ساعت تحت درمان با روش درمان شناختى همراه با مواجهه تدريجى و پيش گيرى از پاسخ (تكنيك هاى شناختى ـ رفتارى) و نهايتاً طى شانزده جلسه 5/1 ساعته تحت درمان قرار مى گيرد. تكنيك هاى شناختى ـ رفتارى دينى
نوعى روان درمانى كه عبارت است از يك اقدام منظم به منظور رفع بيمارى روانى در يك رويكرد شناختى ـ رفتارى دينى كه در آن از روش تشريك مساعى تجربى2 استفاده مى شود. الگوى شناختى ـ رفتارى پيش از اين شرح داده شد. تكنيك هاى دينى مورد استفاده در اين مدل از مطالعه تحليل محتوايى از آيات قرآن كريم استخراج شده است (رمضانى فرانى, عمادى و عاطف وحيد, 1380) كه در اين مقاله, برخى از آنها به طور مفصل شرح داده خواهند شد.
روان درمانى به شيوه شناختى ـ رفتارى دينى طى 12ـ16 جلسه براى بيمارانى كه به تشخيص روان پزشك واجد شرايط ملاك هاى تشخيصى براى وجود اختلال اضطرابى وسواسى ـ جبرى براساس DSN-IV هستند, انجام مى شود. طول و مدت جلسات درمان عيناً مشابه الگوى درمان شناختى ـ رفتارى است. فرآيند درمان شناختى ـ رفتارى دينى
تكنيك هاى شناختى ـ رفتارى شامل تكنيك هايى هستند كه پيش از اين ذكر شد. قبل از شروع درمان در مصاحبه, ارزيابى شناختى ـ دينى صورت مى گيرد كه براساس پنج سؤال اقتباس شده از درمان شناختى معنوى (SCT)3 استيونس(Stevens) و استيونس (1999) است و شامل پيوندها و تجارب دينى در دوران كودكى, اعتقاد به نقش باورها يا شيوه زندگى دينى در مشكلات فعلى, علايق و نيازهاى معنوى و دينى, اعتقاد به اين كه باورها, عبادات و اجتماعات دينى, منبعى از توانايى و كمك هستند و تمايل به مشاركت در مداخلات درمان دينى اند. بنابراين, فرآيند مداخلات درمان دينى به شرح زير است: جلسه اول درمان
هدف اين جلسه آشنا كردن بيمار با درمان دينى يا مداخلات دينى در درمان اختلال وسواسى ـ جبرى است و دستور كار جلسه شامل: ارائه منطق مداخلات دينى و ارائه جزوه آموزشى در زمينه دعا است.
در اين جلسه, ابتدا منطق مداخلات دينى به شرح زير براى بيمار توضيح داده مى شود:
(از آن جا كه شما اظهار تمايل نموديد از راهبردها و شيوه هاى دينى نيز در راستاى درمان بيماريتان استفاده كنيد و از طرفى, به نظر مى رسد برخى اعتقادات و اعمال دينى, چنان چه با برنامه اى حساب شده, استفاده شود, مى توانند نقش مؤثرى در مقابله با افكار و اعمال وسواسى ايفا كنند, بنابراين, ما در طى جلسات درمانى كه با هم خواهيم داشت سعى خواهيم كرد تا به همراه تكنيك ها و شيوه هاى رايج در درمان وسواس از برخى از اين راهبردها و فنون استفاده كنيم. از جمله آنها مى توان به راهبردهاى ذكر, دعا, شكر و اسوه گزينى (الگويابى) اشاره كرد. در پژوهش هاى مختلف به كرات تأييد شده است كه وقتى انسان به ذكر خدا و يادآورى قدرت بى نهايت او مى پردازد و از او طلب حاجت, كمك و يارى مى نمايد, پله هاى رسيدن به هدفش را سريع تر طى خواهد كرد. براى آن كه شما بتوانيد از اين باورها و راهبردها براى درمان مشكل خود بهتر استفاده كنيد, ما در طى جلسات, طبق يك برنامه مشخص از اين راهبردها استفاده خواهيم كرد.)
پس از توضيحات, درمان گر در مورد مفهوم دعا به توضيح مى پردازد و كيفيت و تأثير آن را در درمان علائم وسواسى, با بيمار به بحث مى گذارد. هدف از اين اقدام ابتدا ارزيابى برداشت بيمار از دعا و سپس كيفيت استفاده بيمار از دعا است.
الف) آيا دعا كلى گويى است يا اختصاصى و شخصى.
ب) آيا دعا كردن تشريفات صرف دينى است يا با زبان و نياز بيمار هماهنگ است.
ج) آيا دعا با پاسخ هاى اختلال وسواسى ـ جبرى ارتباط دارد , يا خير, براى مثال, صلوات فرستادن براى رفع اضطراب ناشى از يك فكر وسواسى است يا براى تقرّب به خداوند.
توضيح و ارائه تعريف از دعا داراى اوصاف زير است:
الف) دعا گفت وگويى دوطرفه ميان خداوند و بنده اوست.
ب) دعا اعلام يك نياز به موجودى بى نياز, قدرت مند و بخشنده است.
ج) دعا بيان خالص, روشن و واضح يك حاجت به اجابت كننده اى است كه از وعده اش تخطى نمى كند.
د) در دعا ذكر ويژگى هاى خداوند, متناسب با موضوع مورد حاجت ضرورى است.
هـ) دعا ذكر و يادآورى است, از اين رو, محتواى سازنده آن داراى اهميت است. دعاى سازنده مانند دعاهايى است كه جنبه هاى مثبت و كارآمدى را براى خود و ديگران دارد, در برابر, دعاهايى مانند (خدايا مرا از روى زمين بردار تا از شرّ وسواس خلاص شوم) جنبه غير سازنده و منفى دارد.
در پايان جلسه, جزوه دعا به عنوان تكليف خانگى به بيمار داده مى شود. جلسه دوم درمان
هدف اين جلسه اولاً, آموزش كاربردى دعا در راستاى جهت گيرى درمان و ثانياً, استفاده از حديث حضرت على(ع) در مورد مواجهه با ترس براى تسهيل در پذيرش شيوه درمان است, از اين رو, دستور كار اين جلسه عبارت است از:
1. بيمار از مطالعه جزوه دعا به چه نگرشى از دعا رسيده است.
2. بيمار با مثال, دعاهاى روشن و خالص را در راستاى نيازهاى درمانى اش ارائه و تمرين كند.
3. حديث حضرت امام على(ع) در مورد مواجهه با موضوع ترس بيان مى شود.
در ابتدا از بيمار خواسته مى شود تا برداشت خود را از مطالعه جزوه آموزش (دعا) بيان كند. سپس به بيمار گفته مى شود كه ما در اين جلسه سعى خواهيم كرد با هم ديگر دعاهاى متناسب با كاهش علائم وسواسى ـ جبرى شما را پيدا كنيم.
پس از ارائه منطق درمان اختلال وسواسى ـ جبرى با شيوه مواجهه سازى و پيش گيرى از پاسخ, ابتدا كلام امام على(ع), در مورد مواجهه با ترس, براى بيمار خوانده مى شود: (چون از كارى ترسى بدان در شو, كه خود را سخت پاييدن دشوارتر تا در نشدن در كار و ترسيدن) (حكمت175) و برداشت بيمار از آن ارزيابى مى شود. در پايان جلسه, براى آماده شدن بيمار در استفاده از تكنيك مواجهه و پيش گيرى از پاسخ, دعاى (امن يجيب) به بيمار توصيه شده و سپس درمان گر با كمك وى دعاى متناسب با مشكل را انتخاب كرده و در جلسه تمرين مى كند. جلسه سوم درمان
هدف اين جلسه بسط حوزه معنايى و كاربردى دعا و آشنا كردن بيمار با شيوه اسوه گزينى (الگويابى) است. دستور كار شامل ارزيابى تكاليف دعا; تمرين دعاهاى جلسه قبل; تعريف اسوه گزينى و به كار بردن آن در تمرين مواجهه; و تلاش براى بيان دعاهاى ديگر.
در اين جلسه, پس از ارزيابى تكاليف خانگى مربوط به دعا, از بيمار خواسته مى شود تا دعاى جلسه قبل را براى شروع تمرين مواجهه سازى بيان كند. سپس شيوه اسوه گزينى تعريف شده و از بيمار خواسته مى شود به هنگام تمرين مواجه سازى خود را به جاى يكى از اسوه ها فرض كند و در نقش او تمرين نمايد.
در پايان جلسه, بيمار با كمك درمان گر دعاهاى ديگر را تنظيم و در جلسه تمرين مى كند و به عنوان تكليف خانگى آن را در خانه انجام مى دهد. ضمناً, در تكاليف خانه (نقش بازى) كردن در نقش اسوه انتخاب شده به هنگام تمرين مواجهه سازى توصيه مى شود. جلسه چهارم درمان
هدف اين جلسه آشنا كردن بيمار با مفهوم شكر و تمرين مرحله اول آن و هم چنين تسلط مفهومى استفاده از راهبردهاى دعا و اسوه گزينى است. دستور كار شامل ارزيابى تكاليف مربوط به دعا و اسوه گزينى; آموزش مفهوم شكر و مراحل آن; تمرين مرحله اول شكر است.
در جلسه چهارم, ابتدا تكاليف مربوط به دعا و اسوه گزينى ارزيابى و سپس بيمار با راهبرد شكر آشنا مى شود (علت آموزش راهبرد شكر در اين جلسه اين است كه در تمرين هاى خانگى درمان شناختى ـ رفتارى اختلال وسواسى ـ جبرى موفقيت هاى درمانى هرچند ناچيز شروع شده است). براى آشنايى بيمار با اين راهبرد توضيح زير ارائه مى شود.
پس از دعا و اسوه گزينى كه با هم آنها را مرور و در درمان به كار برديم, در اين جلسه مى خواهيم با كمك شما راهبرد ديگر دينى را مرور و در درمان از آن يارى جوييم. راهبردى كه به شما كمك مى كند تا به داشته هاى مثبتتان بيشتر توجه كنيد و نداشته ها را كمتر به نظر آوريد, زيرا شكر, سپاس گزارى از خداوند به خاطر نعمت هايى است كه به ما ارزانى داشته است. خداوند وعده داده است كه در مقابل اين شكرگزارى, هم به ما پاداش دهد و هم نعمت خود را بر ما فزونى بخشد. براى رسيدن به چنين پاداشى لازم است:
اولاً, ابتدا نعمت هاى خداوند را بشناسيد. نعمت هاى الهى شامل هر ويژگى مثبت شخصى و يا موفقيتى مى شود كه شما در زندگى داريد. اما در اين درمان, فقط موفقيت هايى منظور است كه شما در طول درمان بر اثر تلاش و كوشش آن را كسب مى كنيد, مثل صرف وقت كمتر در افكار يا اعمال وسواسى, يا تداخل كمترى كه افكار يا اعمال وسواسى در ساير فعاليت هاى شما طى درمان ايجاد مى شود كه نشان دهنده بهبود در علائم وسواسى ـ جبرى است.
ثانياً, پس از شناسايى موفقيت ها به عنوان يك عطيه الهى, بايستى يكايك آنها را به زبان بياوريد, زيرا شكر زبانى شما را براى دست يابى به هدف درمان آماده مى سازد.
ثالثاً, پس از شناسايى موفقيت ها با شكر زبانى در مورد به دست آوردن آنها از خداوند به دليل اين موفقيت ها سپاس گزارى كنيد. با اين اميد كه (لئن شكرتم لازيدنكم); كسى كه شكرگزار باشد خداوند به آن خواهد افزود.
حال مرحله اول اين راهبرد را كه شناسايى موفقيت هاست با هم به انجام خواهيم رساند. اطلاعات ثبت شده در تكاليف خانگى شما مى تواند در اين زمينه كمك كننده باشد.
در ادامه جلسه, به هنگام تمرين مواجهه سازى و پيش گيرى از پاسخ همانند جلسه پيش, از دعا و اسوه گزينى استفاده مى شود. در پايان, در خصوص مرحله اول شكر و نيز دعا و اسوه گزينى در زمان تمرين مواجهه, تكاليفى به بيمار ارائه مى شود. جلسه پنجم تا هشتم درمان
هدف اين جلسات تسلط مفهومى و مهارتى بر راهبردهاى دعا, اسوه گزينى و شكر است. دستور كار جلسه شامل تمرين مرحله دوم و سوم شكرگزارى, و تمرين دعا و اسوه گزينى به هنگام تمرين مواجهه سازى و پيش گيرى از پاسخ است.
موفقيت هاى شناسايى شده در تكاليف خانگى يك به يك شناسايى و به زبان آورده مى شوند, سپس از خداوند سپاس گزارى مى گردد. پس از آن به هنگام تمرين مواجهه سازى و پيش گيرى از پاسخ, مثل جلسات قبل از دعا و اسوه گزينى استفاده مى شود. جلسه نهم تا شانزدهم درمان
هدف اين جلسات تغيير فرض هاى ناكارآمد دينى بيمار است كه با وسواس وى در ارتباط است. از اين رو, آموزه هاى دينى زير مدنظر قرار مى گيرند:
1. دين اسلام دين ميانه است, از اين رو, در تكاليف آن سهولت وجود دارد.
2. بين عمل, نيت و آن چه به زور به ذهن مى آيد, تفاوت وجود دارد و (وسواس هاى فكرى), اعمال انسان ها به شمار نمى آيند تا مورد بازخواست خداوند باشند, زيرا تنها در حوزه اختيار از انسان ها بازخواست مى شود. هم چنين لازم است احساس گناه بيمار در خصوص افكار وسواسى دينى (كفر به خدا و…) به چالش گذاشته شوند.
3. تكاليف هركسى براساس وسع و ميزان و محدوده توانايى هاى اوست. در اين جا بين سخت گيرى هاى اضطرابى (در اخلاق) و آموزه هاى دينى تمايز ايجاد مى شود.
4. توجه به خوبى ها و توان مندى هاى خود و تحسين آنها به عنوان آموزه اى از حضرت سبحان كه پس از آفرينش انسان خود را تحسين كرده و فرموده است: (فتبارك الله احسن الخالقين), تأكيد مى شود. ضمن تحسين از خود تفاوت آن با تكبر و غرور نيز مشخص مى شود.
در هر جلسه, در مورد يكى از موضوعات فوق از منظر دين بحث شده و افكار بيمار به چالش كشيده مى شود. اين موضوعات تنها نمونه اى از فرض هاى دينى و اخلاقى افراد وسواسى هستند كه از فردى به فرد ديگر فرق مى كند و مى تواند فرض هاى ديگرى را نيز كه درمان گر در طى جلسات, بسته به مورد, به دست مى آورد, در بر گيرد.
پى نوشت ها: * سرپرست دفتر مطالعات اسلامى در بهداشت روان, انستيتو روان پزشكى تهران و مركز تحقيقات بهداشت روان.** كارشناس ارشد روان شناسى بالينى, انستيتو روان پزشكى تهران و مركز تحقيقات بهداشت روان. 1. cognitive-behavioral2. collaborative-empiricism تشريك مساعى تجربى, عبارت است از يك همكارى ميان درمان گر و بيمار به منظور كشف سوءتعبيرهاى مختل و سعى در تعديل كردن آنها; در واقع اين تجربه مشترك باعث مى شود كه بيمار مثل يك دانشمند, تجربى عمل كند. 3. Spiritual Conitive Therapy (SCT) كتاب نامه: قرآن كريم, ترجمه محمدمهدى فولادوند, تهران, نشر دارالقرآن كريم, 1376.اسكندرى, محمدرضا; كرمى, صغرى, (بررسى مقايسه اى تأثير دارودرمانى همراه مشاوره مذهبى در بيماران داراى اختلال وسواسى ـ اجبار), چكيده مقالات اولين همايش بين المللى نقش دين در بهداشت روان, تهران, 27ـ30, فروردين ماه, دانشگاه علوم پزشكى و خدمات بهداشتى ـ درمانى ايران, 1380.بيان زاده, اكبر, (ضرورت نگاه به ارزش هاى دينى در انتخاب رويكرد مشاوره اى و روان درمانى), چكيده مقالات اولين همايش بين المللى نقش دين در بهداشت روان, تهران, 24ـ27, آذر ماه, دانشگاه علوم پزشكى و خدمات بهداشتى ـ درمانى ايران, 1376.دادفر, محبوبه; بوالهرى, جعفر; ملكوتى, كاظم; بيان زاده, سيد اكبر, (بررسى شيوع نشانه هاى اختلال وسواسى ـ جبرى), فصلنامه انديشه و رفتار, سال هفتم, شماره1و2, 1380.ــــــــــــ, (روان درمانى مذهبى در درمان بيماران مضطرب و افسرده), مقاله منتشر نشده موجود در دفتر مطالعات اسلامى در بهداشت روان, انستيتو روان پزشكى و مركز تحقيقات بهداشت روان, 1376.ــــــــــــ, (بررسى نقش دين در بهداشت روانى و فرآيندهاى روان درمانى), نقدونظر, سال نهم, شماره سوم و چهارم, 121ـ84, 1383.رمضانى فرانى, عباس; عمادى, سيد كمال الدين; عاطف وحيد, محمدكاظم, (راهبردهاى تأمين سلامت روانى در قرآن), چكيده مقالات اولين همايش بين المللى نقش دين در بهداشت روان, تهران, 27ـ30, فروردين ماه, دانشگاه علوم پزشكى و خدمات بهداشتى ـ درمانى ايران, 1380.علامه طباطبائى, محمدحسين, تفسير الميزان, تهران, مركز نشر فرهنگى رجاء, 1367.فتى, لادن; بوالهرى, جعفر, (بررسى مشخصات بالينى اختلال وسواسى فكرى ـ عملى در بيماران مراكز درمانى منتخب شهر تهران), مجله دانشگاه علوم پزشكى ايران, سال ششم, شماره2, 1383.فيضى, اسماعيل, (بررسى رابطه اعتقادات مذهبى و برخى از رفتارهاى بيماران وسواسى), پايان نامه درجه دكتراى پزشكى, دانشكده پزشكى دانشگاه علوم پزشكى ايران, 1373.كاپلان, هارولد و بنيامين, سادوك, خلاصه روان پزشكى, ترجمه نصرت الله پورافكارى, تبريز, انتشارات شهر آب, 1379.نظيرى, قاسم; دادفر, محبوبه; كريمى كيسمى, عيسى, (بررسى نقش پايبندى هاى مذهبى, باورهاى ناكارآمد مذهبى, احساس گناه و باورهاى ناكارآمد شناختى در شدت علايم اختلال وسواسى ـ اجبارى), فصلنامه انديشه و رفتار, سال يازدهم, شماره3, 1384.نهج البلاغه, ترجمه محمد دشتى, قم, انتشارات محدث (دفتر مطالعات تاريخ و معارف اسلامى), 1379.كجباف, محمدباقر; سجاديان, ايلناز, (روان درمانى در قلمرو مذهب), چكيده مقالات نخستين همايش كشورى گفت وگوى علم و دين. مفهوم حيات, انسان و مباحث كاربردى, تهران, 12ـ 15 ارديبهشت ماه, مركز ملى تحقيقات علوم پزشكى كشور, 1384.ييعقوبى, محمد; اسداللهى, قربانعلى, (بررسى تأثير مشاوره مذهبى در درمان بيماران مبتلا به اختلال وسواسى ـ جبرى (حساس نسبت به طهارت, غسل و…)), چكيده مقالات نخستين همايش كشورى گفت وگوى علم و دين: مفهوم حيات, انسان و مباحث كاربردى, تهران, 12ـ 15, ارديبهشت ماه, مركز ملى تحقيقات علوم پزشكى كشور, 1384. Priester, P. E. (2001), Cognitive behavioral treatment of obsessive- compulsive disorder with religions features, 1st International Congress on Religion and Mental Health, Tehran, I. R. 16-19 April.Salkovskis, P. (1991), Obsessions and compulsions, In J. Scott, G. Williams, & A. T. Beck (Eds.), Cognitive therapy in clinical practice (pp:50-78). London: Routledge.Steketee, G. (1993), Treatment of obsessive compulsive disorder, New York: Guilford Press.Stevens, T. G., & Stevens, SH. B. (1999), Spiritual Cognitive Therapy (SCT), American Counselling Association World Conference, 14 April.Van Oppen, P., & Arntz, A. (1993), Cognitive therapy for obsessive-compulsive disorder, Behavior Research and Therapy, 32, 79-87.

نام کتاب : نشریه نقد و نظر نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم    جلد : 37  صفحه : 37
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست