responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فقه نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم    جلد : 53  صفحه : 5
 درنگى در اصطلاح مكتب فقهى
سعيد ضيائى فر

چكيده: واژه (مكتب) در زبان فارسى (و مدرسه در زبان عربى) از زمره كلماتى كه در لابلاى سخنان دانش پژوهان و نويسندگان علوم گوناگون به ويژه دانش پژوهان تاريخ و فلسفه فقه بسيار به كار مى رود ولى كمتر تعريف روشن و ضابطه مندى از آن ارائه شده است در اين مقاله تلاش شده است تا پس از بررسى معناى لغوى و پيشينه اين اصطلاح, چهار ديدگاه درباره معناى مكتب نقل و سپس بررسى گردد و در نهايت ديدگاه برگزيده در اين زمينه توضيح داده شود.

كليد واژه ها: مكتب, مدرسه, ديدگاه هاى متقابل, ديدگاه هاى نظام مند, موضوع, منابع, اهداف, مبانى و روش هاى علم.

مكتب, مسلك, منهج, مدرسه, مذاق, سبك, سنت, نهضت, نظريه, نظام, نحله, گرايش, شيوه, طريقه, روش و… از واژه ها و اصطلاحاتى هستند كه در كلمات نويسندگان و پژوهشگران به ويژه در دوران معاصر بسيار به كار مى روند, ولى كمتر معناى دقيق آن بيان شده و تعريف روشن و ضابطه مندى از آن ارائه نشده است.
در اين نوشتار يكى از اين واژه ها يعنى (مكتب) را برمى گزينيم و پيشينه كاربرد, و معناى لغوى و اصطلاحى آن را از ديدگاه دانشوران بررسى مى كنيم و سرانجام با ارائه ديدگاه مختار درباره آن مى كوشيم تا در جهت روشن شدن چهارچوبه معنايى اين اصطلاح گامى برداريم.

معناى لغوى

واژه مكتب, هم به معناى مصدر ميمى (يعنى كتابت و نوشتن) به كار مى رود, هم به معناى اسم زمان (زمان نوشتن) و هم به معناى اسم مكان (مكان نوشتن). اما در زبان عربى و فارسى, مكتب بيشتر به معناى اسم مكان (مكان نگارش و آموزش علم) به كار رفته است; چنان كه در اشعار آمده است:
نگار من كه به مكتب نرفت و خط ننوشت
به غمزه مسئله آموز صد مدرس شد
حافظ
درس معلم چو بود زمزمه محبتى
جمعه به مكتب آورد طفل گريز پاى را اديب
نيشابورى

پيشينه

در پى رنسانس در مغرب زمين از يك سو تحولات فلسفى و اجتماعى به وقوع پيوست و از سوى ديگر تحولات علمى و صنعتى پديد آمد. به دنبال آن, نگرش ها و گرايش هايى در جامعه رخ نمود و اين گرايش ها صرفاً به رشته هاى علمى محدود نماند, بلكه عرصه هاى گوناگون اجتماعى, فرهنگى, سياسى, اقتصادى, هنرى و ادبى را در برگرفت. غربيان براى هريك از اين گرايش ها, واژه (school) را برگزيدند كه معادل آن را در زبان عربى و فارسى, (مدرسه) و (مكتب) قرار دادند.
گرچه اين اصطلاح در هر سه زبان, اصطلاحى جديد است[1], ولى نمى توان گفت مكتب به معناى عام آن ـ يعنى گرايش هاى موجود در درون يك رشته علمى ـ در فرهنگ اسلامى امرى بى سابقه است; چرا كه نمونه هاى روشنى از گرايش ها و نحله هاى به شدت رو در رو و متقابل در رشته هاى علمى در تاريخ انديشه اسلامى به چشم مى خورد; مانند: طريقه اهل رأى و قياس در مقابل طريقه اهل حديث در علم فقه[2], مكتب اشاعره در مقابل مكتب معتزله در علم كلام[3], مسلك اخباريان در مقابل مسلك اصوليان در علم اصول4 و روش استنباط.

نقل و بررسى ديدگاه ها

در زبان فارسى كتاب هاى متعددى نگارش يافته است كه واژه (مكتب) در عنوان آن به چشم مى خورد[5], ولى كمتر تلاش شده است تا تعريف ضابطه مندى از مكتب ارائه شود. در اين نوشتار تلاش مى كنيم تا ديدگاه هاى گوناگون درباره اين اصطلاح را نقل و بررسى كنيم.

1- ديدگاه هاى اصلى مخالف در يك رشته علمى

ييك نظريه درباره اصطلاح مكتب, اين است كه مكتب خصوص ديدگاه هاى اصلى مخالف در يك رشته علمى است. از لابه لاى سخن برخى چنين معنايى برداشت مى شود; چنان كه يكى از دانشوران علم حقوق در توضيح معناى مكتب در مقدمه كتابش چنين مى آورد:
كتاب حاضر كه به خوانندگان تقديم مى شود, در واقع بعد پنجم6 مطالعات حقوق اسلامى را در جهان عرضه مى كند كه تاكنون سابقه نداشته است. مطالعه حقوق اسلامى از راه مكتب هاى حقوقى, يعنى از راه شناسايى فكرهاى اصلى و تحولات آنها و فكرهاى مخالف با آن فكرها[7].

ارزيابى

اين ديدگاه با دو ابهام روبه رو است: يكى اينكه مراد از فكر اصلى و غير اصلى در آن با اجمال بيان شده است. براى جلوگيرى از خلط و ابهام, بايد شاخصه و ويژگى فكر اصلى و تمايز آن با فكر غير اصلى به صورت ضابطه مند تعيين شود. به علاوه, اصلى و فرعى دو مفهوم اضافى هستند و هر فكرى را كه در يك علم در نظر بگيريم, نسبت به مفهوم زير مجموعه خود اصلى و نسبت به مفهوم بالاتر از خود, فرعى است.
مهم تر از آن, ابهامِ معنايِ مخالف است; چرا كه روشن نيست مراد از مخالفت, معناى اصطلاحى منطقى آن است8 يا معناى لغوى آن؟ افزون بر اين, هر نوع مخالفت يك فكر اصلى با فكر اصلى ديگر را نمى توان موجب پيدايش مكتب در يك رشته عملى دانست و اين روشن است كه هر اختلاف نظرى در يك رشته علمى ـ هرچند در يك مسئله علمى ـ باعث پيدايش مكتب نمى شود; چون معمولاً صاحب نظران يك رشته علمى در همه مسائل آن علم اتفاق نظر ندارند, بلكه دست كم در يكى دو مسئله اختلاف نظر دارند و اين يك ياد و مسئله علمى مورد اختلاف هم به يك يا دو مورد هم محدود نمى شود, بلكه معمولاً در مسائل فراوانى از يك رشته علمى سريان مى يابد. لازمه اينكه اختلاف نظر در يك مسئله علمى سبب پيدايش مكتب بشود, اين است كه به تعداد هر اختلاف در هر مسئله, يك مكتب پديد آيد و در نتيجه در يك علم بايد شاهد پديدار شدن صدها مكتب باشيم!
بنابراين بايد گفت مكتب اختلاف نظرهاى خاصى در يك رشته علمى است, اما چگونگى اين اختلاف نظرها به بحث و بررسى بيشترى نياز دارد و در بررسى بقيه ديدگاه ها اين نكته روشن خواهد شد.

2- ديدگاه هاى مختلف نظام مند و منسجم

احتمال ديگر درباره مفهوم مكتب اين است كه مكتب خصوص ديدگاه هاى مختلفى است كه اجزا و عناصر آن با هم ارتباط نظام مند دارند و در منظومه اى منسجم گرد آمده اند. يكى از دانشوران در تعريف مكتب مى آورد:
مكتب يعنى مجموعه افكار و آراى علمى منسجم و نظام مند كه متعلق به يكى از صاحب نظران يا گروهى از همفكران است. مكتب در اين معناى اصطلاحى, بايد حاوى رأى و نظر خاصى باشد, وگرنه اطلاق مكتب به آن چندان صحيح و علمى نيست[9].
از نظر اين دانشور انسجام و نظام مندى از يك سو, و اشتمال بر ديدگاه خاص در مقابل ساير ديدگاه ها, دو ويژگى مكتب است.
بنابراين صرف انسجام و ارتباط درونى اجزا و عناصر و نظام مندى كه امرى درونى است, شرط لازم تكوّن مكتب است, ولى شرط كافى نيست, بلكه در صورتى كه اين انسجام به اختلاف در ديدگاه و نظر علمى و نتيجه (يعنى برون دادهاى علمى) انجاميد, مكتب پديد مى آيد.
ييكى ديگر از صاحب نظران هم نظرى نزديك به اين ديدگاه ارائه مى دهد و درباره پيدايش مكتب فقهى مى نويسد:
هر زمانى كه بر اثر ديدگاه هاى در اين زمينه ها نظامى از نظريه ها به صورت منسجم و مرتبط با يكديگر به وجود آيد, اين نظام, مسلك فقهى يا در حد بالاتر مكتب فقهى به وجود مى آورد[10].

ارزيابى

اشتراط نظام مندى ـ همان طور كه خواهيم گفت ـ امر صحيحى است, ولى اكتفا به آن و عدم ذكر امور زير بنايى مؤثر در اختلاف نظرها, از كاستى هاى اين تعريف است و ذكر نظام از آن كفايت نمى كند; چرا كه گاهى مراد از نظام مندى, انسجام ديدگاه هاى موجود در يك مكتب در سطح مسائل علمى است كه از آن به انسجام درونى يك مكتب تعبير مى شود. گاهى علاوه بر انسجام مسائل, بايد ديدگاه ها و نظريه هاى علمى با مبانى و زير بناهاى علم هم هماهنگى و سازگارى داشته باشد.
اگر مراد از نظام مندى و انسجام قسم اول است[11], در اين صورت نمى توان گفت كه صرفاً اين سطح از انسجام باعث پيدايش يك مكتب مى شود, ولى اگر مراد انسجام در تمام سطوح است, لازم است به صورت روشن ذكر شود كه در اين صورت به ديدگاه ديگرى منجر مى شود.

3- اختلاف نظر در امور برون علمى

بعد ظاهرى و آشكار علم, عبارت است از تعاريف و گزاره هايى كه در علم به اثبات آن پرداخته مى شود, ولى امورى ديگر نيز در تكوين و يا تحولات يك رشته علمى مؤثرند كه عبارت اند: اهداف, مبانى, روش ها و منابع.
ييكى از دانشوران معاصر, نگاه خويش را از مسائل درون علمى ـ تعاريف و مسائل ـ فراتر برده و بر عناصر فراتر از مسائل علم, به عنوان عامل و مؤلفه هاى تشكيل دهنده مكتب در يك رشته علمى انگشت نهاده و گفته است:
(مكتب) در يك زمينه, مجموعه مبانى و اهداف در آن حوزه است. (مبانى) همان امور مسلمى است كه در يك حوزه از سوى دين ارائه و به عنوان بستر و زير بناى نظام در آن زمينه تلقى شده است. (اهداف) غاياتى است كه دين در هر زمينه براى انسان ترسيم كرده است. بنابراين (مكتب سياسى اسلام) شامل (مبانى سياسى اسلام) و (اهداف سياسى اسلام) مى باشد[12]
وى در جاى ديگر, ضمن تصريح به اينكه اصطلاح هايى نظير (مكتب) تعريف مورد توافق و تسالمى ندارد, بلكه هر كسى آن را به گونه اى تعريف و تفسير كرده است, در تعريف مكتب مى گويد:
به اعتقاد من معيار مكتب در يك علم, مبانى و متدلوژى اى است كه براى پاسخ گويى به مسائل آن علم انتخاب مى شود; يعنى در واقع, با تغيير متدلوژى يابا تغيير مبانى, مكاتب مختلف شكل را مى دهيم[13].

ارزيابى

توجه به امور برون علمى مؤثر در پيدايش مكاتب فقهى, نكته اى مهم و در خورد توجه است و به نظر مى رسد كه بايد به عنوان يك عامل مهم در پيدايش مكاتب مدنظر قرار گيرد, ولى ملاحظاتى در اين باره وجود دارد:
1- امور زيربنايى مؤثر در تكوين مكتب متفاوت ذكر شده است. در بيان اول, (اهداف) و (مبانى) علم, ولى در بيان دوم, (مبانى) و (روش ها) موجب پيدايش مكتب دانسته شده است و از اين نظر نوعى ناسازگارى يا تبدّل رأى به حساب مى آيد14 و مهم تر اينكه فقط دو امر از امور برون علمى موجب پيدايش مكتب دانسته شده است; در حالى كه همه امور برون علمى (يعنى موضوع, اهداف, مبانى, منابع, روش ها) مى تواند موجب پيدايش مكتب شود و اختصاص آن به اين چند امر, بدون دليل به نظر مى آيد.
2- صرفاً امور برون علمى در تكوين مكتب مؤثر دانسته شده است; در حالى كه صرف اختلاف نظر در امور برون علمى, در صورتى كه به اختلاف نظر در مسائل يك رشته علمى منجر نشود, باعث پيدايش مكتب در يك رشته علمى نمى شود.
3- اينكه از ابتدا مكتب را به مبانى و متدلوژى (علم) يا (مبانى و اهداف علم) تعريف كنيم, صحيح نيست, بلكه امور پيش گفته را مى توان از عوامل پيدايش مكتب به حساب آورد, نه چيزى كه مكتب به آن تعريف مى شود. آنچه مستقيماً مكتب به آن تعريف مى شود, مسائل يك رشته علمى است كه اختلاف نظر در آنها پديده آمده است[15].

4- اختلاف مسائل برون علمى مؤثر در مسائل درون علم

همان طور كه در بررسى ديدگاه پيشين مطرح شد, نمى توان صرف امور برون علمى را بدون اينكه باعث اختلاف نظر در مسائل درونى يك رشته علمى شود, در پيدايش مكتب فقهى مؤثر دانست. بر اين اساس, يكى از انديشوران معاصر در تعريف مكتب مى آورد:
مكتب آن گرايش هايى است كه در اجزاى يك علم (موضوع, مسائل و اغراض) يا مبادى علم پديد مى آيد و اثر چشم گيرى را به همراه دارد, حال يا در نتايج و استنباطهاى علمى يا در روش ها يا در جهت ديگرى; مثل اينكه باعث تسهيل كار مى شود[16]

ارزيابى

گرچه در اين ديدگاه به امور برون علمى و اختلاف مسائل درونى علم به عنوان دو عامل مهم در پيدايش مكاتب علمى توجه و در واقع گامى مؤثر در تعريف مكتب برداشته شده است, ولى ملاحظاتى درباره اين تعريف وجود دارد:
1- صرف كميت و كثرت را نمى توان به عنوان ملاكى كه در تكوين و تفكيك مكاتب علمى به حساب آورد, بلكه ملاك امر ديگرى است كه معمولاً اختلاف هاى زيادى را به همراه دارد. از اين رو, اختلاف هاى چشمگير كاشف از آن است و به صورت طبيعى اختلاف در امورى نظير مبانى, روش ها, منابع باعث آن مى شود.
2- مسائل درون علمى همان تعاريف, مسائل و استدلال هاى يك علم است و امورى نظير اغراض خارج از علم است. بنابراين نمى توان غرض علم را جزء اجزاى علم به حساب آورد.
3- روش هم از عوامل برونى پيدايش گرايش ها و مكاتب علمى است و بايد در رديف آنها ذكر شود, نه در رديف عوامل تأثير پذيرفته چون نتايج علمى.

5- ديدگاه مختار

هريك از ديدگاه هاى پيشين, جنبه هاى مثبتى داشت و يكى از زواياى معناى مكتب را روشن كرد و زمينه را براى ارائه ديدگاه جامع كه در واقع نتيجه دقت نظرها و نكته سنجى هاى صاحب نظران پيشين نيز به حساب مى آيد, فراهم آورد. بنابراين مى توان گفت: در هر تعريف, يك عنصر عام و كلى هست كه به منزله جنس يا عرض عام به حساب مى آيد و يك يا چند عنصر خاص كه به مثابه فصل يا خاصه شمرده مى شود و آن امر كلى را مقيد مى سازد. پرسش اين است كه چه چيزى به منزله جنس است و چه چيزهايى به مثابه فصل؟
اختلاف نظر در مسائل يك رشته علمى, به منزله جنس است و دو امر ذيل, به مثابه فصل اين تعريف است:
ييكى اينكه مكتب به آن اختلاف نظرهاى درون يك رشته علمى گفته مى شود كه اجزاى هر يك از ديدگاه هاى علمى انسجام و نظام مندى داشته باشد و به تعبير ديگر, اختلاف نظرها صرفاً از نظر كمّى متفاوت نيست تا بگوييم مكاتب در مسائل متعدد و چشم گيرى تفاوت دارند, بلكه بايد ميان اجزاى يك مكتب هم همخوانى و انسجام درونى باشد.
ديگر اينكه اين اختلاف نظرها ريشه در امور بيرون علمى داشته باشد و در هر مكتب, تناسبِ ميانِ امورِ برون علميِ پذيرفته شده و مسائل آن علم باشد.
پس از روشن شدن معناى مكتب, اميد است كه در آينده برخى از مكاتب فقهى اماميه را تشريح كنيم.

پي نوشت ها:
1- همان طور كه برخى چنين گفته اند براى نمونه ر. ك: گفت و گو با استاد ملكيان, چاپ شده در: پيش درآمدى بر مكتب شناسى فقهى, به كوشش سعيد ضيائى فر/ [96], قم, پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامى, 1385.
2- براى نمونه ر. ك: ديوان المبتدا و الخبر, ابن خلدون, ج1/ [562], چاپ دوم, بيروت, دارالفكر, 1405ق/ 1998 م.
3- براى نمونه ر. ك: همان/ 590 ـ 591; نيز ر. ك: الملل و النحل, محمد شهرستانى, ج1/ [48], تخريج محمد فتح اللّه بدران, چاپ دوم, قاهره, مكتبة الانجلو المصرية.
4- براى نمونه ر. ك: الفوائد الحائرية, محمد باقر وحيد بهبهانى/ [236], قم, مجمع الفكر الاسلامى, 1415ق.
5- نگارنده در جاى ديگرى برخى از اين مآخذ را نام برده است (ر. ك: گامى در شناخت مكتب هاى فقهى, چاپ شده در: پيش درآمدى بر مكتب شناسى)
6- چهار بعدى كه وى قبل از اين ذكر كرده است, عبارت اند از اول: مطالعه از راه اصول; دوم: مطالعه از راه قواعد فقه; سوم: مطالعه از راه فقه; چهارم: مطالعه از راه تاريخ فقها (محمد جعفر جعفرى لنگرودى, مكتب هاى حقوقى در حقوق اسلام/ [2], ديباچه, چاپ دوم, گنج دانش, 1370. )
7- همان/ [2].
8- براى اطلاع از اصطلاح منطقى آن ر. ك: المنطق, محمد رضا مظفر/ [50], چاپ سوم, نجف اشراف, مطبعة النعمان, 1388/ 1968.
9-مصاحبه با دكتر ابوالقاسم گرجى, چاپ شده در: جايگاه شناسى علم اصول, به كوشش سيد حميد رضا حسنى, مهدى على پور, ج1/ [132], قم, انتشارات مركز مديريت حوزه علميه قم, 1385. در نظر برخى ديگر نيز نظام وارگى يكى از اركان مهم مكتب ذكر شده است (ر. ك: مجله فقه, ش [40], تابستان [83], ص120, (مكتب اصولى امام خمينى), احمد مبلغى).
10- ر. ك: گفت و گو با استاد عابدى شاهرودى, پيش درآمدى بر مكتب شناسى فقهى, به كوشش سعيد ضيائى فر/ [300], قم, پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامى, 1385.
11- از ظاهر عبارات مذكور چنين برداشت مى شود.
12- مبانى كلامى اجتهاد, مهدى هادوى تهرانى/ 392ـ[393], قم, مؤسسه فرهنگى خانه خرد. نيز ر. ك: مكتب و نظام اقتصادى اسلام, همو/[30]. مؤسسه فرهنگى خانه خرد.
13- گفت و گو با استاد هادوى تهرانى, چاپ شده در: پيش درآمدى بر مكتب شناسى فقهى, به كوشش سعيد ضيائى فر/ 323ـ324
14- البته مى توان اين گونه توجيه كرد كه در تعريف اول سخنى از رشته علمى نيست; در حالى كه در تعريف دوم مكتب در يك رشته علمى تعريف شده است. ولى اين توجيه در صورتى وجيه است كه در تعريف اول قرائنى وجود داشته باشد كه نشان دهد مراد از آن مكتب در غير رشته علمى است; در حالى كه ظاهر اين سخن اعم است: هم مكتب در يك رشته علمى را در برمى گيرد و هم غير آن را. پس دو تعريف با هم ناسازگار است.
15- در توضيح ديدگاه مختار, اين نكته را بيشتر روشن مى كنيم.
16- گفت و گو با استاد شب زنده دار, چاپ شده در: پيش درآمدى بر مكتب شناسى فقهى/ [226].





نام کتاب : فقه نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم    جلد : 53  صفحه : 5
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست